Sunday, 28 August 2016

Il Cinema Ritrovato XXX

پياتزا ماجوره در شب با سه تا چهار هزار تماشاگر و چاپلين
يك آلبوم عكس: گلستان در بولونيا
همه عكس‌ها از لورنزو بورلاندو

«سينما، كشف از نو». اين ترجمه نام فستيوالي است كه در جشن تولد سي سالگي‌اش تبديل شده به نمونه‌اي براي ستايش سينماي ناب بدون اتلاف وقت روي فرش‌هاي قرمز و نشست‌هاي خبري يا مهماني‌ با كراوات سياه. اول از همه، بولونيا در هفته آخر ماه ژوئن گرمتر از آن است كه بشود زير آفتاب براي بيش از يك دقيقه دوام آورد. بعد هم با وجود اين كه ستاره‌ها گيرم نه از نوع بازيگران، بلكه منتقدان و مورخان در بولونيا اندك نيستند، اما 500 فيلم در دورۀ سي‌ام جايي براي خوش‌مشربي طولاني باقي نمي‌گذارد.


سالن تاريخي اپرا و تئاتر شهر بولونيا هم در طول فستيوال فيلم نمايش مي دهد
 


بخش‌هاي اصلي اين دوره از فستيوال عبارت بودند از:
غنا و هارموني: رنگ در سينماي ژاپن (بخش دوم)؛ آخر بهار: نگاهي تازه به سينماي دورۀ اصلاحات [شوروي] بخش دوم: شفق؛ تاريخ آلترناتيو سينماي آرژانتين؛ ماري اپستاين، سينماگر؛ صد سال پيش: سي فيلم از سال 1916؛ سينماي مستند؛ ماريو سولداتي، نويسنده‌اي در چينه‌چيتا؛ ژاك بكر، خودِ آزادي؛ استوديوي يونيورسال: سال‌هاي كارل لِمليِ جونيور؛ بزرگداشت مارلون براندو؛ پروژۀ [باستر] كيتن؛ تكني‌كالر و شركاء؛ نجات‌يافته و مرمت‌شده.
نمايشگاه عكسهاي رنگي برادران لومير
در پياتزتا پازوليني، هر شب يك فيلم با پروژكتور كربني نمايش داده مي شود
از بين فيلم‌هاي نمايش داده شده در بخش World Cinema Project كه زير نظر مارتين اسكورسيزي آثار سينماي كشورهاي در حال توسعه را مرمت كند به نمايش نسخه‌هاي تازه از فيلم‌هاي خاطرات عقب‌ماندگي (توماس گوتيرز آلئا، كوبا، 1968)، پسرهاي فنگ‌كويي (هو شيا شين، تايوان، 1983)،  داستان تايپه (ادوارد يانگ، تايوان، 1985) و دو فيلم كوتاه تبتي ساخته شده توسط انگليسي‌ها در سال 1966 اختصاص داشت.

سينما ماستروياني، مخصوص نمايش فيلمهاي صامت
اركستر فيلارمونيك بولونيا عصر جديد را همراهي مي كند

برنامه من براي اين دوره مرور بر آثار ابراهيم گلستان بود با عنوان «استوديوي فيلم گلستان: بين شعر و سياست» كه شامل خانه سياه است، خشت و آينه، يك آتش، تپه‌هاي مارليك و گنجينه‌هاي گوهر مي‌شد. بقيه فيلم‌هاي استوديو گلستان به خاطر مسائل فني كنار گذاشته شد و افسوس كه اسرار گنج درۀ جني جزو آنها بود كه پوزيتيوهاي فيلم به خاطر نوع رنگ‌اش (ايستمن‌كالر) قرمز شده و تمام بافت رنگي‌شان را از دست داده اند.

ابراهيم گلستان در بولونيا

اما با وجود غيبت فيلم‌هاي مهمي مثل خواستگاري و موج و مرجان و خارا، اين برنامه شايد اولين نمايش منسجم آثار ابراهيم گلستان در فستيوالي اروپايي باشد. اگرچه نبايد فراموش كرد كه تقريباً تمام فيلم‌هاي او در زمان خودشان در فستيوال‌هاي ونيز، اوبرهاوزن و پزارو نمايش داده شده‌اند. مثلاً خشت و آينه در سال 1964 حداقل چهار بار در سينماتك پاريس نمايش داده شد.

ابراهيم گلستان بعد از نيم قرن دوباره دوست قديمي اش، ژان دوشه (منتقد كايه دو سينما) را مي بيند

 فيلم‌هاي پدرخوانده سينماي مدرن ايران آثاري دربارۀ ايران و يكي از «ايراني»‌ترين توليدات فرهنگي ايران قرن بيستم، اما بدون محدود ماندن در زباني سينمايي و چارچوبي كه الزاماً ايراني باشد، البته اگر چنين زباني در دهه 1960 هرگز وجود داشته است. يكي از دلايل تأثير غافل‌گير كننده فيلم‌هاي او براي تماشاگر بين‌المللي امروز به خاطر همين است كه به جاي اين كه با نمونه‌اي از سينماي ملي از كشوري توسعه نيافته در دهه 1960 روبرو شوند با نمونه‌اي پخته و كامل از سينماي مدرن روبرو مي‌شوند كه از نظر فني و زبان سينمايي – با وجود تعلقات خاطر آشكارا ايراني‌اش – مي‌توانست در هر جاي ديگري ساخته شود. به عبارت ديگر مايۀ آثار، دنيايش و نگراني‌اش ايران است، اما افق نگاه فيلم فقط به اين محدود نمي‌ماند.
مهرناز سعيدوفا در جلسه گفتگو با ابراهيم گلستان
فيلم‌هاي استوديوي گلستان در سينما اسكورسيزي، يكي از دو سالنِ موجود در سينما لومير، به نمايش درآمدند. تك تك سيانس‌ها پر از جمعيت بود و ديررسيدگان روي زمين براي خودشان جايي پيدا كرده بودند. واكنش‌هاي بعد از فيلم، چه به طور شفاهي و چه نقدهاي منتشر شده (فقط روزنامه «ايل مانيفستو» دو مقاله پياپي منتشر كرد) آميزه‌اي بود از شوق و شعف كشف سينمايي به زيبايي و پيچيدگي اساتيد ديگري كه در بولونيا كارهايشان نمايش داده شده بود.

سينما اسكورسيزي در حال نمايش خشت و آينه
خشت و آينه فيلمي است كه شباهتي به هيچ فيلم ديگري ندارد. با آن‌كه مثل نمونه‌هاي ديگري از سينماي يأس و غرابت، مثل آنتونيوني، توجهي خيره‌كننده و هندسي به معماري، شهر و حركت مهره‌گون و حساب شده بازيگران درون قاب دارد، اما اضطرابي اخلاقي و فلسفي، تغزلي سحرانگيز و مملو از ياس و سكوت در فيلم هست كه آن را از تمام آثار مشابه‌اش در دهه 1960 متمايز مي‌كند. 

تماشاگران بولونيا
مهمانان ديگر
ميشل سيمان

ژان كلود كرير

جوزپه تورناتوره

تيري فرمو

برادران داردن
برناردو برتولوچي (روي ويلچر) و ماركو بلوكيو

No comments:

Post a Comment