Wednesday 14 December 2016

LFF#60: Films Consume Us, Part III


گزارش شصتمين دورۀ فستيوال فيلم لندن، (سپتامبر و) اکتبر 2016 بخش سوم و آخر
فیلم‌ها ما را مصرف می‌کنند
احسان خوش‌بخت

بهترين‌ها: اين‌ها فيلم‌هايي‌اند كه ايده‌هايي تازه و درست پرداخت شده از فرم و برخوردي علمي (و شبه‌سياسي) با ميزانسن دارند

مرد هزار چهره [عنوان انگليسي: دود و آينه‌ها] (آلبرتو رودريگز؛ اسپانيا)
كارگردان يكي از بهترين تريلرهاي سال‌هاي اخير (جزيرۀ كوچك) با فيلمي بازگشته كه تقريباً براي يك ساعت اول نمي‌شود از داستانش كه نسبتاً سرراست هم روايت مي‌شود سردرآورد، اما بعد از عادت كردن به اسم‌ها و سير وقايع كه عمده شان ريشه در واقعيت دارند، يكي از جذاب ترين نمونه‌هاي سينماي ژانري معاصر را در آن مي‌توان تشخيص داد، فيلمي كه به سنت تريلرهاي سياسي فرانسوي/ايتاليايي دهه هفتاد تعلق دارد و دربارۀ مردي است كه كلاه يك ملت را بر مي‌دارد. اين تريلر نفس‌گيري است كه در آن يك گلوله شليك نمي‌شود و هيچ كدام از شخصيت‌هاي اصلي حتي اسلحه هم حمل نمي‌كنند.

Tuesday 13 December 2016

LFF#60: Films Consume Us, Part II



گزارش شصتمين دورۀ فستيوال فيلم لندن، (سپتامبر و) اکتبر 2016 بخش دوم
فیلم‌ها ما را مصرف می‌کنند
احسان خوش‌بخت

تهديدهاي واقعي و سمبوليك: بهترين‌هاي مستند و كوتاه

روياهاي دم صبح (مهرداد اسكويي؛ ايران)
نزديكترين چيز به اين مستند نقاشي‌هاي رنسانس از صورت معصومين است كه يك خرابكار رويش نوار صدايي گذاشته باشد در تضاد با آن چه از چهره خوانده مي‌شود. مستند اسكويي دربارۀ يك مركز بازپروري (كه براي تماشاگر غيرايراني چندان روشن نيست كه اين يك زندان است يا آسايشگاه. حتي براي من هم روشن نيست) اثري است كه براي همدردي و همراهي ساخته شده و در اين مسير همدردي نوعي پژوهش درجه اول هم به شمار مي‌رود. مدت‌ها بود فيلمي نديده بودم كه تماشاگر سالن سينما (در يكي از سينماهاي تجاري «وست اند» كه در آن پاپ كورن هم فروخته ميشود) فرصت يا جرأت نفس كشيدن پيدا نكند كه شايد به خودي خود امتيازي نباشد و شايد فيلم به لحظاتي براي نفس كشيدن نياز داشت.

Monday 12 December 2016

LFF#60: Films Consume Us, Part I

گیب کلینگر و دو بازیگر اصلی پورتو


 گزارش شصتمين دورۀ فستيوال فيلم لندن، (سپتامبر و) اکتبر 2016 بخش اول
فیلم‌ها ما را مصرف می‌کنند
احسان خوش‌بخت

توصيف يا جمع‌بندي فيلم‌هاي يك جشنواره فيلم مثل توصيف فيل در تاريكي است و يادداشت‌هاي زير فقط بخشي از واقعيت فيلي است كه در تاريكي به ديدارش رفته‌ام. فيلم‌هاي برگزيده من از تماشاي حدود يك پنجم كل فيلم‌هاي نمايش داده شده انتخاب شده‌اند. فستيوال فيلم لندن در دورۀ شصت‌ام به شهادت كاتالوگ فستيوال و تجربۀ حضور در آن چندان آش دهان‌سوزي نبود و تب فرش قرمز و افتتاحيه ملي، قاره‌اي و جهاني در آن به كيفيت فيلم ها برتري دارد. با اين وجود براي ما كه ياد گرفته‌ايم به جاي دو بار تلف كردن وقت به عنوان شكايت از اين كه چرا وقتمان تلف شده است، آن بخشي كه تلف نشده را به چيزي مقبول و قابل استفاده تبديل كنيم اين فرصتي براي فهرست كردن فيلم‌هاي قابل توجه.
به جز فيلم‌هاي زير كه آثار متمايز فستيوال بودند، كارگردان‌هاي متعددي خودشان را به شكلي ملال‌آور تكرار كرده بودند: دختر ناشناس برادران داردن، فروشنده اصغر فرهادي، بعد از طوفان هيروكازو كوره-ادا، گرگ‌ها به جان هم پل شريدر كه اين آخري شايد از همه بهتر باشد، چون لااقل كاريكاتوري نه چندان جدي از سينماي كارگردانش هست كه تلاش‌اش براي رستگاري از دل گناه و جنايت حالا به يك شوخي شبيه شده است.

Saturday 3 December 2016

The Best Films of 2016 (Sight & Sound)

From the January 2017 issue of Sight & Sound, here are my top five films of the year:

  • Sieranevada (Cristi Puiu)
  • Fuocoammare [Fire at Sea] (Gianfranco Rosi)
  • Fai bei sogni [Sweet Dreams] (Marco Bellocchio)
  • Nocturama (Bertrand Bonello)
  • Khesht o Ayeneh [Brick and Mirror] (Ebrahim Golestan, 1964)

Friday 2 December 2016

Indefinite Damages: BFI London Film Festival




Sixty years after its first edition, the London Film Festival, whose entire programme once barely amounted to 20 films, now screens 240 titles. Previously a single venue festival, it is now spread over 14 screening locations. One of LFF’s past directors, the aviophobic Richard Roud, used to oversee the New York Film Festival at the same time, having to cross the Atlantic by ship. That dependency on the energy and organisation of one man is a thing of the past; the festival now a colossal event, run by an army of staff and volunteers.

This shift is not just a sign of the times and what London has gone through since the end of the Second World War, but in a broader sense, an indication of the ever-changing function of film festivals; from modest cinephiliac affairs to corporate sponsored business ventures. In these circumstances, a festival-goer’s task is to once again prioritise film as art and discover fresh ideas and innovative approaches to the medium amid the busy and perhaps distracting traffic of a festival.

It should come as no surprise that some of the true gems of LFF are to be found among those films with less publicity and whose catalogue blurbs are not merely uncritical raves, heavy on adverbs but light on insight; films that typically do not receive West End red carpet galas, and are not guaranteed theatrical distribution.

READ THE FULL ARTICLE HERE
READ IT IN FARSI HERE