Wednesday, 16 March 2016

10 Best Documentaries of 2015


 ده مستند برگزيدۀ سال 2015
احسان خوش‌بخت

سال ميلادي گذشته سال مهمي براي سينماي مستند بود، چون تقريباً بيش‌تر فستيوال‌هاي ردۀ الف اروپايي حداقل يك مستند در بخش مسابقه داشتند. اما مهم‌تر اين كه اين مستندها آثاري‌اند كه بر خلاف بسياري از فيلم‌هاي داستاني نمايش داده شده در طي سال بار سياسي مستقيمي دارند كه در تقابل با سينماي عقيم تجاري قرار مي‌گيرد. اين ده انتخاب، از بين آن آثاري‌اند كه در فستيوال‌ها يا در اكران‌هاي عمومي در اروپا به نمايش درآمده‌اند:

10
نشنال گالري (فردريك وايزمن؛ فرانسه/آمريكا/بريتانيا)
اين مطالعه درخشانِ موزۀ نشنال گالري در لندن در ردۀ فيلم‌هاي «هنرهاي اروپايي» وايزمن جا مي‌گيرد (كه آثار پيشين آن فيلم‌هاي مثل رقص و كريزي هورس هستند) و در آن از خود كلكسيون عظيم موزه تا نحوۀ قاب گرفتن و مرمت كردنشان با چنان جزيياتي نمايش داده مي‌شود كه از تماشاي بتمن عليه سوپرمن غافل‌گيركننده‌تر است. صبر و دقت وايزمن مثل يكي از آن نقاش‌هاي منظر قرن هجدهمي است كه ماه‌ها را به مطالعه يك منظر و سپس ثبت آن روي بوم مي‌گذراند.


 9
صداهاي سانسور شده (مور لوشي؛ آلمان/اسرائيل)
اين مستند براي اولين بار نوار مصاحبه با سربازان اسرائيلي شركت كرده در جنگ شش روزه را كه براي  نزديك به نيم قرن سانسور شده بودند مبناي داستان‌اش قرار مي‌دهد. در اين نوارها سربازان به بيهودگي جنگ و شوك حاصل از قرار گرفتن در موقعيت يك اشغالگر اعتراف مي‌كنند، اما فيلم پيچيدگي بيش‌تري پيدا مي‌كند وقتي لوشي دوباره به سراغ آن سربازان رفته و نوارها را در حضور خودشان پخش مي‌كند.

8
الا ميار: سفر دوگانه (ماريان لويينسكي و آنتونيو بينيِني؛ سوييس/ايتاليا)
مستندي چهل دقيقه‌اي كه از فيلم‌ها، عكس‌ها و كتاب خاطرات به جا مانده از جهانگرد و فيلمساز آماتور سوييسي الا ميار ساخته شده. لووينسكي، يكي از مهم‌ترين مرمت‌گران و كارشناسان سينماي صامت، تصاوير به جا مانده از سفر ميار از ژنو به هند از راه ايران و افغانستان را با گفتار متن ايرنه ژاكوب به فيلمي قابل تأمل از سفري در زمان و مكان تبديل كرده كه شامل تصاوير رنگي فراموش نشدني‌ از مشهد در سال آغاز جنگ جهاني دوم مي‌شوند.

 7
بازديد يا خاطرات و اعترافات (مانوئل دي الي‌وِيرا، پرتغال)
فيلم درخشان و بسيار شخصي الي‌ويرا كه در سال 1982 فيلمبرداري شد، اما به وصيت فيلم‌ساز در زمان حيات خودش هرگز به نمايش درنيامد. اين فيلم پرترۀ كارگرداني كه همين تازگي‌ها در 105 سالگي درگذشت نيست، بلكه طبيعت بيجان متحركي است از خانه‌اي كه او براي چهار دهه در آن زندگي كرد، خانه‌اي كه پيچيدگي راهروها و پلكان‌هايش و پنجره‌هاي رو به باغ پاييزي آن انگار مدلي عيني از خود سينماي الي‌ويرا هستند.

6
قيام ورشو (يان كوماسا، لهستان)
از آن فيلم‌هايي كه هر لحظه مي‌خواهيد از بغل دستي‌تان بپرسيد «واقعاً همه اين‌ها مستند است؟» و جواب اين سوال احتمالي در هر ثانيه فيلم مثبت است. تصاويري تكان‌دهنده از شورش ورشو در يكم آگوست 1944 كه به قيمت جان دويست هزار نفر تمام شد در اين فيلم به شكلي كنار هم گذاشته و روايت شده‌ كه انگار  نماها دارند توسط دو برادر لهستاني و يك آمريكايي فيلمبرداري مي‌شوند. تنها ايراد بزرگ فيلم اين است كه بيش‌تر اين تصاوير را رنگ كرده و افكت‌هاي صوتي مدرن روي آن گذاشته كه باعث تضعيف حس كوبنده واقعيت مي‌شود.

5
سمبن! (سامبا گادجيگو و جيسن سيلورمن؛ سنگال/آمريكا)
شايد بهترين فيلم سال دربارۀ زندگي و آثار كسي كه براي سينما يك فيلم‌ساز بزرگ و براي قاره‌اش آفريقا سمبل استقلال فرهنگي و نبوغ هنري بود. اگر فكر مي‌كنيد زندگي آدم‌هايي مثل جان هيوستن و هاوارد هاكس هيجان‌انگيز بوده‌اند براي تجديد نظر بايد اين فيلم را دربارۀ عثمان سمبن ببينيد.

4
من زمان را متوقف مي‌كنم (گونيلا برسكي، روسيه/سوئد/اوكراين)
شايد بهترين نمونه اخير استفاده از تصاوير آرشيوي تازه كشف شده كه در زمان خودشان به دلايل سياسي در محاق توقيف مانده‌اند اين فيلم غريب روسي باشد كه تصاوير دهشتناك يك فيلمبردار جنگي (ولاديسلاو ميكوشا) از نبرد روسيه را همراه با كتاب خاطراتش پيدا كرده و مبناي فيلمي دربارۀ جنگ، مرگ، سفر، گريز و عشق به سينما قرار داده است.

3
سوسياليزمي (پيتر فون باخ؛ فنلاند)
تاريخ سوسياليزم به شكل عام و از زاويه ديد استثنايي فون باخ كه با تاريخ سينما و فرهنگ عامه در هم مي‌آميزد و روي فيلم‌هاي چاپلين آهنگ‌هاي وودي گاتري پخش مي‌كند. به قول اولاف مولر، فون‌باخ، «شايد صادق‌ترين پيرو والتر بنيامين در سينماي مدرن»، نشان مي‌دهد كه سينما و سوسياليزم در واقع يكي هستند.

 2
فرانكوفونيا (الكساندر سوكوروف؛ فرانسه)
بخش عمده‌اي از اين ستايش‌نامه سينمايي از موزۀ لوور و از زيبايي و استقامت فرهنگ فرانسه روي رابطه بين مدير موزه در سال‌هاي اشغال ژاك ژوژار با يك افسر اشراف‌زادۀ آلماني به نام كنت ووف مترنيش تمركز مي‌كند. سوكوروف خاطره كشتي روسي را يك بار ديگر در تلفيقي هوشمندانه از مستند و داستاني، هنر و تاريخ و ملاقات سينمايي اشباح شخصيت‌هايي از اعصار مختلف زنده مي‌كند.

1
دكمۀ صدفي (پاتريسيو گوزمان؛ شيلي)
به عنوان فيلمي دربارۀ آب شروع مي‌شود كه براي كشوري با يكي از طولاني‌ترين خط‌هاي ساحلي جهان اصلاً عجيب نيست. بعد مثل آثار متأخر گوزمان به جنبه‌هاي فلسفي، فرهنگي و  حتي كيهاني آب مي‌رسد و دست آخر از آن‌جا به تصويري تكان‌دهنده از تاريخ معاصر پردرد شيلي مي‌انجامد، كشوري كه در آن رژيم ديكتاتوري از شر قربانيان شكنجه به فرستادن آن‌ها به اعماق دريا خلاص مي‌شد.

No comments:

Post a Comment