بهترين موسيقي هاي متن جاز تاريخ سينما، بخش بيست و چهارم
عليه فردا (رابرت وايز، 1959) جان لوييس
داستان سرقت بانک توسط عدهای آدم ناجور و به آخرخط رسیده که مطالعهای در تعصب نژادی و تنهایی سفید و سیاه در سیستمی است که هر دو را بردهوار به کار میگیرد. با دیدن این فیلمنوآر روانکاوانۀ رابرت وایز، تجدیدنظر در احوال او، که صرفاً با برچسب «صنعتگر توانا»، و نه «هنرمند»، شناخته شده ضروری میشود و او نشان ميدهد كه شایستگی هر دو عنوان را دارد. ناجورها نمونهای زیبا از تمرکز موسیقی بر پیانو و ویبرافون، به جای سازهای بادی، است. لوییس برای معرفی شخصیت هری بلافونته از ویبرافون و برای رابرت رایان از پیانو استفاده میکند. البته سازهای بادی نیز با تنوع تمام در فیلم به کار رفتهاند و با نتهای زیر و صدای جیغ مانندشان به خلق فضای تهدیدآمیز شهر کمک کردهاند. حتي فرنچ هورن (نوعی ساز بادی بسیار نادر در ترکیب بندی موسیقی جاز) با صدای بم و خفهاش صورت دیگری از شهر را به نمایش میگذارد. پیانویی که در فیلم میشنوید، به جز بخشی که اجرای خود جان لوییس است، باقی توسط بیل اِوَنز نواخته شده. نوازندگان سازهای دیگر مربوط به گروه مدرن جَز کوارتتاند که یکی از گروههای پیشگام ترکیب جاز با موسیقی مجلسی محسوب ميشد و تم اصلي اين فيلم را به عنوان بخشي ثابت از رپرتوآرشان بارها در كنسرتها اجرا كردهاند. موسيقي اين فيلم جايي در بالاي فهرست بهترينهاي تاريخ سينما قرار دارد، هم به خاطر ارزشهاي خودش و هم به خاطر تأثير ژرفي كه بر موسيقي فيلمهاي جنايي در تمام جهان، بهخصوص فرانسه و فيلمهاي ژان پير ملويل، گذاشت. لوييس با اين فيلم ويبرافون را به عنوان ساز رسمي سينماي جنايي مدرن تثبيت كرد.
به قطعۀ «عليه فردا»، يكي از چند تصنيف جان لوييس براي فيلم گوش كنيد