كتابِ رؤياها
مکانیزم پیشبرندۀ سینما معمولاً با رویا دیدن
مقایسه شده است. در دورههایی از تاریخ سینما، فیلمها این مفهوم را به شکلی
آگاهانه به کار گرفتهاند، مثل سینمای تجربی مایا درن یا موزیکالهای هالیوود در
دهه 1950. اما دورهای در تاریخ سینما وجود دارد که شباهتي اساسي و ناخودآگاه با رؤیا
دارد؛ شباهتی که هم از ظاهر فیلمها، هم از تکنیک فیلمها و هم از جایگاهِ آنها
در متنی که 116 سال را به شکلی پیوسته به هم پیوند میدهد برمیآید. این دوره،
سینمای اولیه است که فیلمهای محو و پر از خط و پارگی و جهشهای ناگهانی نور در آنها
به رویا میماند. رنگهای دستی آنها که چندان دقتی در اجرا آن در کار نبوده مثل
موجودی زنده از کنارههای اجسام و آدمها بیرون میزنند و گویی آنها را «مشتعل» نشان
ميدهد. فیلمها ساده، اما تأثیر روانی آنها بر مخاطبِ زمان خود بسی فراتر و ژرفتر
از تأثیر فیلمی مثل Inception بر
مخاطب امروزی بوده است. فیلمها برای اولین بار به جاهایی سرمیکشیدهاند که
تماشاگر اولیه حتی تصور آن را در خیال خود نمیکرده است. سینما برای عدهای مثل
داستان ارواح یا نمایش اشباح روی پرده بوده و آنها را به حدی میترسانده، به
هیجان میآورده و یا بیخواب میکرده که تنها میتوانیم بگوییم تأثیر سینما بر
مخاطب، به خاطر آگاهی او از مدیوم و حتی امروز تسلط او بر آن، دهه به دهه کاستی
گرفته و در هر دوران از شکل رویاوارش دورتر شده است.
بنابراین خواندن دربارۀ سینمای اولیه درست مثل خواندن رمانی عامهپسند با شخصیتهایی خیالی است که هیچکدام در دنیای بیرون همانندی ندارند. این کتابها شرح مجموعهای از حوادث، نوآوریها و نامهایند که تقریباً هیچکدامشان نه زندهاند و نه در دسترس. همیشه در هنگام خواندن کتابهای سینمایی یکی از اولین و اصلیترین پرسشهای خواننده از خودش این است که چه قدر از فیلمهای مورد بحث را دیده و چند درصد آنها را از نظر گذرانده است. وقتی کتابی دربارۀ سینمای اولیه میخوانیم نسبت ندیدهها و نشنیدهها به دیدهها و آشناها چنان زیاد است که گویی دربارۀ هنری حرف میزنیم که هرگز با آن آشنایی نداشتهایم، معمای همۀ هنرها و ناشناختهترین آنها، سینما!
کتاب دایره المعارف سینمای نخستین، گردآوری
ستایشبرانگیزِ ریچارد اِیبِل، در هشتصد صفحه سفرنامۀ خیالی ما به دنیای نامها و
دنیاهای فراموش شدۀ «تأثیرگذارترین» سالهای هنر سینماست، سالهای شکلگیری، تولد
فرم و تولد زبان هنری که ارزش یکسانی برای شاعران، محققان، کاسبان و شعبدهبازان
داشت.
مدخلها توسط حدود 130 نفر از سینماشناسان سراسر
دنیا نوشته شده است (نامهای آشنا در ایران، دیوید رابینسون، کریستین تامسون،
تاماس السایسر، تام گانینگ، این کریستی، جنت برگستروم، ریک آلتمن و حمید نفیسی را
شامل میشوند) و دورهای بین اواسط سالهای 1890 تا اواسط سالهای 1910 را پوشش ميدهد.
هر چه تصور کنید در کتاب گفته شده و این گفتارها گهگاه شکل مقالهای جامع را پیدا
کردهاند.
این کتاب میتواند پاسخی به نیاز فراگیر
سینمادوستان برای بازگشت به ریشههای سینما باشد. تصور من این است که بخشی از جرأت
گردآوری و چاپ چنین کار عظیمی به دردسترس قرار گرفتن فیلمهای اولیه روی دیویدی،
در چند سال اخیر، برمیگردد. برنده بهترین باکسِ دی وی دی سال در فستیوال بولونیای
2011 مجموعه چهاردیسکه کاملِ آثار چاپلین در کمپانی کیستون بود (که آن را به طور
مشترک با باکس اشترنبرگ کرایتریون برد) مجموعههای تقریباً کامل (اگرچه بسیار گران)
از آثار لومیرها، ژرژ ملییس، در دسترس قرار دارند و تمایل به کشف این سالها شوری
را دل سینمادوستان ایجاد کرده که مهمترین ویژگی آن «بینسل» بودن این علاقه است.
هیچکدام از سینمادوستان امروزی آن سالها را به چشم ندیده و تجربه نكردهاند و
تنها پل ارتباطی یا ماشین زمانی که برای بازگشت به سال 1900 دارند کتابها و دیویدی
هاست. کتاب ریچارد ایبل نشانۀ احترام توأم با عشق به روزهایی است که هرچه امروز
داریم از آنجا آغاز شده. در اولین مدخل کتاب با عنوان access (دسترسی) که راههای دیدن فیلمها اولیه را تشریح میکند،
نوشته شده زمانی که درخواست تماشای یک فیلم در یک آرشیو داده میشود، آرشیوداران
باید فیلم در فاصلۀ زمانی طولانیای، به آرامی از مخزن اصلی که دمای هوا و میزان
رطوبت کنترل شده دارد به فضای بازبینی بیاورند. این فاصلۀ زماني معمولاً بیست و
چهار ساعت است. تصور کنید فاصله جایی که فیلم در آن خوابیده و جایی که نمایش داده
میشود در عمل یک دقیقه است، اما باید این مسیر در طول یک روز طی شود، مبادا که
فیلم صدمه ببیند. آیا فیلمهای اولیه خود رویای شکنندۀ ما نیستند؟
عنوان: The Encyclopedia of Early Cinema
ویراستار: Richard Abel
ناشر: Routledge
سال چاپ: 2010 (دوم)
سلام
ReplyDeleteنگاهتون درباره ی کارهای هولیس فرامپتون چیه؟
راستی!در کارهای فرامپتون برهنگی و جنسیت دیده می شه؟
چون من نباید سکانس ها ی جنسی و خشونت نگاه کنم
سپاس.
فرمپتُن جزو فيلمسازان تجربي مورد علاقۀ من است. من همۀ فيلمهاي او را نديدم، اما در فيلمهاي مشهوري مثل (نوستالژيا) چيزي دربارۀ مطالعۀ فيزيو-اروتيك بدن وجود ندارد
DeleteThis comment has been removed by the author.
ReplyDeleteسلام!
ReplyDeleteاز این که چنین شفاف و شکیبا پاسخم رو دادین خیلی سپاس گزارم آقای خوشبخت!
بهترین ها رو براتون آرزومندم.