Saturday, 23 September 2017

Cinema Centenaries 2017

دانیل داریو

صدساله‌های سینما از اسماعیل کوشان تا دانیل داریو

صدسالگی یکی از بهانه‌های رایج برای یادآوری، ستایش یا بررسی دوباره است و برای سینما، هنری که به نسبت بقیه هنرها هنوز جوان است، عدد صد می‌تواند معانی بیش‌تری هم داشته باشد.
امسال در نقاط مختلف دنیا آثار بعضی از سینماگرانی که صدساله شده‌اند در برنامه‌های بزرگداشت و یادبود دوباره دیده خواهند شد، در حالی که از بعضی دیگر فقط یک نام و تاریخ تولد یا مرگ باقی مانده است.
اگر بعضی از کسانی که امسال صدمین سالگرد تولدشان است شانس زیادی نیاوردند و عمر زیادی نکردند - مثل یک متولد 1917، جان اف کندی که چیزی بیش از نیم قرن پیش ترور شد - بعضی دیگر مثل دایانا اینگرو و لورنا گری که هردو بازیگر بودند، صد سال کامل عمر کردند و همین اواخر درگذشتند.
این فهرستی است از برخی از مهم‌ترین، محبوب‌ترین و جریان‌سازترین صدساله‌های سینما در سال 2017.


اسماعیل کوشان

فارغ از ارزش فیلم‌هایش، اسماعیل کوشان یکی از پدران صنعت سینمای ایران است. به خاطر تلاش‌های او بود که فیلم‌های خارجی برای اولین بار برای نمایش در ایران دوبله شدند و مهم‌تر از آن، رویه تولید محصولات داخلی سینمای ایران بعد از جنگ جهانی دوم جانی تازه گرفت.
این تهیه کننده نزدیک به صد فیلم و کارگردان چیزی حدود سی فیلم دکترای اقتصاد از برلین داشت و داری درکی خوب برای تبدیل سینما به یک اقتصاد کوچک بود و با تأسیس دو استودیوی میترا فیلم و پارس فیلم به برنامه‌هایش جنبه‌ای عملی داد.
از بین آثار مشهورتر او می‌تواند به فیلم‌های افسونگر (1332)،  ابرام در پاریس (1343)، و شیرین و فرهاد (1349) اشاره کرد. او هم‌چنینی تهیه کننده آثار کلاسیک تاریخ سینمای ایران مثل آغامحمد خان قاجار (۱۳۳۳) و غفلت (۱۳۳۲) است که ساختار ابتدایی‌شان (علیرغم نیت‌های احتمالاً مثبت کوشان) به واکنش منفی هوشنگ کاووسیِ منتقد و ابداع واژۀ فیلمفارسی انجامید.

دین مارتین

یکی از محبوب‌ترین و مشهورترین خوانندگان و ستارگان سینمای آمریکا که در ایران به خاطر مجموعه فیلم‌های کمد‌ی‌اش با جری لوییس که هر سال موقع عید روی پرده می‌رفتند به پدیده‌ای فرهنگی بدل شد.
او از خانواده‌ای ایتالیایی در آمریکا متولد شد و تا 5 سالگی و زمان رفتن به مدرسه هنوز فقط می‌توانست به یک گویش محلی ایتالیایی حرف بزند و انگلیسی را فقط در مدرسه بود که آموخت. اما چهار دهه بعد آلبوم‌های موسیقی‌اش میلیونی می‌فروختند و شوی تلویزیونی خودش را داشت.

ژان پیر ملویل

یکی از مهم‌ترین کارگردانان سینمای بعد از جنگ فرانسه که آثارش بارها از تلویزیون ایران به نمایش درآمده‌اند و به خاطر مجموعه‌ای از فیلم‌های پلیسی/جنایی با بازی آلن دلون محبوبیتی جهانی دارد. این فیلم‌ها سامورایی، دایره سرخ و یک پلیس معمولاً با فراتر رفتن از دنیای ژانرهایی که به آن تعلق داشتند به آثاری فلسفی دربارۀ انتخاب، رفاقت و تنهایی تبدیل می‌شدند و برای همین ملویل به عنوان کارگردانی که سینمای تجاری را به سینمای هنری نزدیک کرد، سرمشق بسیاری از فیلمسازان معاصر است که قصد دارند کار مشابهی انجام بدهند.

جون فونتین

بازیگر آثاری مثل نامه زن ناشناس، و دو فیلم از آلفرد هیچکاک، ربکا و سوء‌ظن، که برای این آخری اسکار گرفت، یکی از درخشان‌ترین ستاره‌های تاریخ سینمای آمریکا بود. او هم‌چنین یکی از معدود بازیگرانی بود که یک عضو دیگر خانواده‌اش هم یک ستارۀ بزرگ سینما محسوب می‌شد، و چه بسا مشهورتر از خودش: فونتین، با وجود تفاوت نام خانوادگی، خواهر الیویا دِ‌هاویلنَد بود که در بربادرفته در نقش ملانی ظاهر شد و شاید باورنکردنی نباشد که او که یک سال از جون فونتین بزرگ‌تر بود هنوز زنده است و امسال صد ویک سالگی‌اش را جشن خواهد گرفت.

جوزپه دسانتیس

این کارگردان رومانتیک سینمای نئورالیست ایتالیا با فیلم برنج تلخ دربارۀ خیانت و حسادت بین تعدادی برنجکار در شالیزارهای درۀ پو جهانی شد. او دوسال قبل از مرگش در 1997، جایزه شیر طلایی دستاوردهای یک عمر را از فستیوال فیلم ونیز دریافت کرد.

رابرت میچم

یکی از صاحب‌سبک‌ترین ستارگان سینمای آمریکا که تأثیر شیوه بازیگری طبیعی و تقریباً نامرئی‌اش بر سینما هنوز ادامه دارد.
میچم بازیگری دردسرآفرین و برای موقع خودش جنجالی بود. او احتمالاً اولین ستاره سینمایی بود که به جرج حمل ماری‌جوآنا بازداشت شد و برای همین آیزنهاور، رییس جمهور آمریکا، نمایش فیلم‌هایش را در کاخ سفید ممنوع کرد. اما این‌ها مانع از بازی او در بیش از صد فیلم نشد که از فیلم‌های جنایی حالا کلاسیک شده در دهه 1950 تا فیلم مرد مرده جیم جارموش تنوع دارند.
بسیاری نمی‌دانند که این بازیگر کم‌گوی فیلم‌های خشن و تلخ هم خواننده بود و آلبوم ضبط کرده، هم ساکسفون می‌نواخت و هم شعر می‌گفت.

فرناندو ری

یکی از معدود بازیگران برجسته سینمای اسپانیا که در فیلم‌های بین‌المللی هم جایی محکم پیدا کرد. او یکی از بازیگران محبوب کارگردان بزرگ اسپانیایی لوییس بونوئل بود و در فیلم‌هایی مثل تریستانا، ویریدیانا، این میل مبهم هوس و جذابیت پنهان بورژوازی بازی کرد. ری همیشه سمبل مرد خوش‌گذران و خوش‌مشرب از طبقه مرفه بود که سابقه‌ای مشکوک و معمولاً توأم با جرم یا گناه داشت و این را به بهترین شکل در مشهورترین فیلمش ارتباط فرانسوی می‌توان دید.
ری که صدای خوبی داشت، در دوبله اسپانیایی اقتباس‌های سینمایی از شکسپیر به جای بازیگرانی مثل لارنس الیویه حرف می‌زد.
  
ارنست بورگناین

یکی از محبوب‌ترین بازیگران نقش‌های مکمل که برای دهه‌ها در فیلم ژانری (عموماً وسترن‌ها و فیلم‌های جنایی) در نقش آدم‌های بدذات و مسأله‌دار بازی می‌کرد و ناگهان در 1955 با بازی در فیلم برنده اسکار مارتی نشان داد که آدم‌هایی بدون داشتن چهره یک ستاره هم می‌توانند قلب تماشاگران را به دست بیاورند.
یکی از مشهورترین نقش‌هایش در فیلم این گروه خشن و به عنوان یکی از اعضای دسته سارقان بانک بود که در انتهای فیلم به مکزیک می‌گریزند و در کشتار آخر فیلم جانشان را از دست می‌دهند.

جین وایمن

بازیگر زن با استعداد فیلم‌های ملودرام که در نقش دختران معصوم و مادران مهربان در فیلم‌های زیادی در دهه‌های 1940 و 1950 ظاهر شد و برای یکی از آن‌ها (جانی بلیندا) برنده اسکار شد.  
وایمن که شغل‌ اولش تلفن‌چی بود، امروز بیش‌تر از هر چیز به خاطر ازدواجش با رانالد ریگان قبل از رییس جمهور شدن شناخته می‌شود، ازدواجی که از آن دو فرزند داشت و بعد از جدایی از ریگان هرگز دربارۀ آن با رسانه‌ها حرفی نزد.

زازا گابور

این ستارۀ مجارستانی‌تبار هالیوود خودش را یک زن «خانه‌دار» می‌خواند، به این مفهوم که مرتب ازدواج می‌کرد و طلاق می‌گرفت، اما همیشه بعد از طلاق، خانه تازه را برای خودش نگه می‌داشت. عنوان کتاب زندگینامه‌ای که نوشت خیلی خوب شخصیت‌اش را توضیح می‌دهد: «چطور یک مرد را به دست بیاورید، چطور حفظ‌اش کنید و چطور از شرش خلاص شوید».
او در فیلم‌هایی مثل نشانی از شر و مولن روژ (دربارۀ زندگی تولوز لوتروک) بازی کرد و 99 سال تمام عمر کرد و به خاطر طنز و تعلق خاطر بدون احساس گناه به خرید و پول خرج کردن، به شوخی یا به جدی، توسط عده زیادی ستایش شده است.

ژان روش

یکی از پیشگامان سینمای قوم‌نگارانه و خالق مستندهای مهمی در تاریخ سینما دربارۀ آداب و آیین‌های اقوام مختلف در آفریقا.
او علیرغم تحصیل در رشته مهندسی ساختمان، به مردم‌شناسی و سینما علاقه پیدا کرد و سال‌های زیادی را در آفریقا به مطالعه فرهنگ بومی‌ها و فیلم‌برداری از آن دست زد. او هم‌چنین یکی از پدران سینماحقیقت بود و یکی از فیلم‌های کلیدی این جنبش سینمایی به نام وقایع یک تابستان را در 1961 با همکاری ادگار مورن جامعه‌شناس ساخت. او با این فیلم‌ها تأثیر زیادی روی نسل تازه سینمای مدرن فرانسه، موسوم به موج نو، گذاشت.

سوزان هیوارد

ستارۀ زنی که بیش از هر چیز برای نقش‌آفرینی فراموش نشدنی و اسکاری‌اش در می‌خواهم زنده بمانم شناخته می‌شود، داستان زن سبکسری که متهم به قتل و محکوم به اعدام می‌شود و یک روزنامه‌نگار تلاش می‌کند تا بیگناهی‌اش را اثبات کند. به جز بازی‌ در این فیلمِ ضدِ مجازات اعدام، هیوارد برای بازی در نقش زنان قوی و مقتدر (و هم چنین سه شخصیت الکلی که برای هر سه نامزد اسکار شد) کارنامه‌ای پر بار داشت.
او به همراه بقیه بازیگران و سازندگان فیلم فاتح (دربارۀ چنگیزخان) از سرطان درگذشت که گفته می‌شود به خاطر این بود که فیلم در صحرای نوادا و نزدیک به محدوده آزمایش یک بمب اتم فیلمبرداری شده بود.

دانیل داریو
بزرگ‌ترین شگفتی صدساله امسال، این ستارۀ بزرگ سینمای فرانسه است که هنوز در قید حیات است.
او که هشتاد سال پیش با فیلم مایرلینگ ستاره شد، در آثار کارگردان مهم تاریخ سینما از دوره‌های مختلف مثل بیلی وایلدر، جوزف منکه‌ویتس، ژولین دووی‌ویه و ژاک دِمی باز کرده است و حتی در این دهه‌های اخیر در کنار بعضی از مهم‌ترین ستارگان زن سینمای فرانسه در هشت زن ظاهر شد تا ثابت کند در هشتمین دهه زندگی‌اش هنوز چیزی از زیبایی‌ او کاسته نشده است.
مشهورترین فیلم‌ها داریو را مکس افولس کارگردانی کرد، به خصوص چرخ و فلک (1950) و گوشواره‌های مادام... (1953). به علاوه او صداپیشۀ فیلم پرسپولیس مرجان ساتراپی بود و در آن به جای شخصیت مادربزرگ حرف زد.

No comments:

Post a Comment