بولسلاوسکی (راست) پشت صحنۀ تئودورا وحشی می شود با شرکت آیرین دان (وسط)، 1936 |
ريچارد بولسلاوسكي
متولد چهارم فوريه
1889 در دبووا گورای لهستان – درگذشته در هفدهم ژانويه 1937
در هاليوود كاليفرنيا
فارغالتحصيل مدرسه افسري سواره نظام Tver. تحصيل در
تئاتر هنري مسكو زير نظر استانيسلاوسكي. شركت در جنگ جهاني اول
به عنوان افسر سوارهنظام ارتش تزار روسيه (لهستان در آن زمان بخشي از امپراتوري
روسيه محسوب ميشد). بازي در چند فيلم روسي پيش از انقلاب که یکی از آنها نسخۀ
صامت ایوان مخوف (1915) بود و کارگردانی یک فیلم در همان سال. ترك روسيه
بعد از انقلاب اكتبر و سپس جنگ علیه شوروی در ارتش لهستان. کارگردانی چند فیلم در
لهستان که یکی از آنها، معجزه در ويستولا (1921) دربارۀ پيروزي لهستانيها
در مقابل سرخها در نبرد رودخانه ويستولا زباني مستندگونه داشت.
در Die Gezeichneten (1922)
فيلمي كه كارل تئودور دراير در آلمان ساخت ايفاي نقش كرد. كمي بعد به آمريكا رفت و
در آن جا تجربياتاش از تئاتر هنري مسكو و آموختههايش از استانيسلاوسكي را با
تدريس «متد اكتينگ» وارد سينماي آمريكا كرد، در واقع او را ميتوان يكي از
پيشگامان واقعي سبك بازيگري دانست كه سه دهه سينماي آمريكا را زير رو كرد. لي
استراسبرگ و استلا آدلر (بنیانگذاران آينده اكتورز استوديو و گروپ تيتر) شاگردان
او بودند. او در 1933 مجموعه مقالههايش دربارۀ بازيگري را در كتاب «شش درس نخست
بازيگري» گرد آورد.
باغ الله |
هاليوود از بدو ورودش به آمريكا مشتاق قراداد بستن با
او بود ولي بولسلاوسكي تا 1929 كه كمپاني تئاتریاش با مشكلات مالي جدي مواجه نشده
بود اين دعوت را نپذيرفت. در کارگردانی ملکه کلی (1929) به اشتروهایم کمک
کرد. اولین فیلمش در هالیوود (استودیوی کلمبیا) آخرین لون وولف [The Last of the Lone Wolf] (1930) بود و در ادامه براي
مترو و فاكس فيلم ساخت. آثار مشهورترش عبارتند از: راسپوتين و ملكه (1932)
با شركت هر سه بازيگر بزرگ خانوادۀ باريمور، لايونل، جان و اِتل؛ مرد سفيدپوش
(1934) با كلارك گيبل و ميرنا لوي؛ The Painted Veil (1934)
با گرتا گاربو؛ بينوايان
(1935) با فردريك مارچ در نقش ژان والژان و چارلز لاوتُن در نقش ژاور؛ كمدي
اسكروبال تئودورا وحشي ميشود (1936) با آيرين دان و اولين نسخه ناطق سه
پدرخوانده (1936) با چِستر موريس. اما شناختهشدهترین فیلم او باغ
الله (1936) – با شرکت شارل بويه و مارلنه
ديتريش - بود كه صحنههای خارجیاش در صحراهاي جنوب غرب آمريكا ساخته شد و یکی از
دستاوردهای بزرگ فیلمبرداری تکنیکالر محسوب میشود، اگرچه خود فیلم، به عنوان یک
فیلم، فضاحتبار است: دیتریش در جستجوی خدا به صحرا میزند؛ بویه که راهب است از
خدا میگریزد و به صحرا میزند؛ آن دو وسط گرما و شن هم را میبینند و آتش شهوت در
رنگهای تکنیکالر شعلهور میشود. فقط بعد از این که ازدواج میکنند است که بویه
میفهمد جایش صومعه است و با موطلاییهای چشمآبی آلمانیتبار راه به جایی نخواهد
برد. هر نمای فیلم هم یک قاب رنگی زیباست که امیدهای آینده تکنیکالر را جلا میدهد
و هم سندی است بر بیاستعدادی بیشتر بازیگران (به خصوص بویه)، کارگردان و فیلمنامهنویسان.
بولسلاوسكي در زمان ساخت آخرين خانم چِيني (1937) با شركت جون كرافورد به علت
ابتلاء به بیماری نامعلومی درگذشت و فيلم را دوروتي آرزنر و جيمز فيتزموريس به
پايان رساندند.
No comments:
Post a Comment