Tuesday 25 August 2009

Manny Farber on Manon (1949)

"Manon" is a hard-boiled version of Prevost's bedridden novelette, with a creaking, improbable script job waylaying director [Henri] Georges Clouzot. Manon Lescaut (Cecile Aubry) is now a baby-faced siren, her incredibly faithful lover is a maquis fighter, and their unswerving passion -- shared with any willing and wealthy fat man -- lights the way from Paris black markets to the sands of Palestine. The cold, frank Clouzot (“The Raven", "Jenny Lamour") is a perverse craftsman who casts incongruous creatures (half-pint Aubry) and contrives unnecessary obstacles.


On a jammed train where there is no room for moving-picture apparatus and crowds are unwieldy, he threads his heroine through every aisle for a masterful analysis of life on the level of canned sardines. In an abandoned farmhouse with no constricting conditions for the director, the impassioned teen-agers neck in the dark, search the rooms with a flashlight that digs the past out of the worn-out decor. Clouzot's best talent is for clawing behind camouflages with a candid camera. He achieves the lonely, unglamorous feeling of a junky movie theater by working only in the basement and manager's office. His detailed pictures of a high-class bordello, a frenzied jive cave, a dress salon, unearth the provocative nuances of its people -- usually from the waist down. ''Manon'' is halted and conventionalized by its hack plotting enlivened by its ludicrous pornography, and is, otherwise, a painful study of Parisians at their peculiar worst.

--Manny Farber (January 13, 1951, The Nation)

Monday 24 August 2009

Nightmare Castle (1965)



هیچ وقت به فیلم هایی با چند اسم مختلف اعتماد نکنید، از آن مهم تر هرگز به کارگردانانی با چند نام اعتماد نکنید؛ آن ها بیشتر شبیه شیادانی بین المللی اند که در هرکشور یک اسم دارند و در هر جا برای يك كار خلاف مشهورند.
غرض از این مقدمه اشاره ای است به فیلمی که به تازگی دیدم با رایج ترين عنوان قصر کابوس (1965)، با شرکت ملکۀ فیلم های ترسناک اروپایی، باربارا استیل.
فیلم های ترسناک ایتالیایی دهۀ 1960 به هر دوره و زیرشاخه ای که تعلق داشته باشند –عصرجادوگرسوزان در انگلستان، قصرهای جن زدۀ اروپای شرقی یا دوران معاصر – بهانه ای برای نمایش آزار جسمی و حتی آن گونه که در این فیلم با آن روبرو می شویم، ادعاي وجود لذتی خلسه مانند در اين شكنجه هايند. تردیدی نیست که این حرف مزخرف محض است و آزار جسمانی به عنوان اسباب لذت تنها برای آدم های شکم سیر از کشورهای شکم سیر و فیلم های پورنوگرافیک درجۀ سه معنا دارد. بسیاری از این فیلم ها به دلیل تمرکز بیمارگونه روی خشونت جسمانی و آیینی جلوه دادن این آزارها و نمایش پیروزمندانۀ رابطۀ قربانی وشکنجه گر فیلم هایی از دور خارج و غیرقابل بحثند، اما در بسیاری از آن ها دقت در خلق فضا باعث می شود تا دوستداران ژانر خود را از تماشای فیلم محروم نکنند، حتی اگر با ایدۀ ساختاری آن ها مشکل داشته باشند.
قصر کابوس که اسامی دیگر آن عشاق آن سوی گور، عشاقی از ورای گور، شب نفرین شدگان، هیولای بی صورت و ارگازموست، نیز از این قاعده مستثنی نیست. این فیلم توسط ماریو چیانو (متولد 1933 در رم) ساخته شده که با نام های ماریو کایانو (یا کاجانو)، آلن گرونوالد، مایک پرکینز، ادواردو ری، مانفرد ریگرت، فرد ویلسون و بدتر از همه ویلیام هاوکینز نیز فیلم ساخته است. پیدا کردن انگیزه ای که پشت این نام گذاری ها و جعل هویت ها بوده خود می تواند موضوع یک رسالۀ دانشگاهی برای عشاق ژانر وحشت باشد. چیانو متخصص ساخت فیلم های ترسناک و وسترن های اسپاگتی بوده اما هیچ وقت به شهرت و اعتبار ماریو باوا و لوچیو فولچی نزدیک نشده است.

من دو نسخۀ متفاوت از این فیلم را همزمان دیدم؛ یکی نسخۀ آمریکایی آن که public domain است و طبیعتاً از كپي های بسیار بد و بی صاحب تهیه شده و یکی نسخۀ بسيار پاكيزۀ فرانسوی فیلم كه ظرافت هاي فيلم برداري انزو باربوني را بايد در اين نسخل ببينيد. (هدف من از مقایسه بین دو نسخه پیدا کردن تفاوت بین استانداردهای اروپایی و آمریکایی در نمایش خشونت بود. نسخۀ اروپایی فیلم حدود 25 دقیقه طولانی تر از نسخۀ آمریکایی بود و بعضی از صحنه های نمایش مستقیم شکنجه و خشونت از نسخۀ آمریکایی حذف شده بود. تیتراژ اول و آخر و ابتدا و انتهای بسیاری صحنه ها هم در دو نسخه تفاوت داشت.)
بعد از گوانتانامو و بقیۀ جاها تماشای این فیلم ها کمی (و یا بیشتر از "کمی") مضحک می نماید، حتی همان زمان که چارلز منسون در غیاب رومن پولانسکی، یکی از ستون های فیلم های ترسناک مدرن، به خانۀ او پا گذاشت و به سراغ همسر حاملۀ او شارون تیت رفت، دوران این فیلم ها باید به سر می رسید اما عجیب این که بین شقاوت در دنیای واقعی و شقاوت در سینما رابطه ای تنگاتنگ وجود دارد و هیچ کدام حاضر نیستند به نفع دیگری عقب نشینی کنند و بگذارند یکی دو روزی نفسی راحت بکشیم.

Publication's Notification#2


مقالۀ تازه اي كه به مناسبت منتشر شدن DVD فيلم پاريس از نگاه... (Paris vu par…) نوشته ام در شمارۀ 398 ماهنامۀ فيلم (شهريور 1388) چاپ شده است.

اين فيلم اپيزوديك شش نگاه به پاريس را از دريچۀ دوربين شش كارگردان فرانسوي (به ترتيب ژان دوشه، ژان روش، ژان دنيل پوله، اريك رومر، ژان لوك گدار و كلود شابرول) به تجربۀ سينمايي مهيجي براي تماشاگر تبديل مي كند كه مملو از طنز و حس زندگي است.

اين مقاله بخشي از مجموعۀ در دست چاپي است كه احتمالاً از شمارۀ 401 ماهنامۀ فيلم زير عنوان بازخواني ها منتشر مي شود و قرار است دربارۀ فيلم هاي مهجور، فراموش شده، زيرخاكي ها، اداي دين ها و ملاحظات شخصي درباب سينماي "غير- معاصر" يا خارج از جريان اصلي سينماي روز جهان باشد.


The Treasure of the Sierra Madre (1948)


کارگردانی و فیلمنامه: جان هیوستن
فیلمبردار: تد مک کُرد
موسیقی: مکس اشتاینر
بازیگران: همفری بوگارت (فرد سی. دابز)، تیم هولت (باب کورتین)، والتر هیوستن (هاوارد)، بروس بنت (جیمز کودی)، بارتون مک لِین (مك كورميك)، آلفونسو بدویا (راهزن مكزيكي).
محصول 1948 كمپاني برادران وارنر، 126 دقيقه، سياه و سفيد.
داستان: سه جوینده طلا راهی سییرا مادره در مکزیک میشوند و پس از گذراندن موانع طبیعی و خطر راهزنان به طلا می رسند اما حرص و تفرقه ثروتشان را به باد می دهد .
فیلمنامه از روی کتابی به همین نام که در 1927 و توسط نویسنده مرموزآلمانی تباری به نام بی تریون (B. Traven) نوشته شده بود، اقتباس شد. در زمان ساخت فیلم هيوستن از تریون درخواست کرد که سر صحنه بیاید اما اواعلام کرد که از این کار معذور است و به جای خودش نماینده ای خواهد فرستاد. پس از آن نماینده اوبه نام هال کراز سر صحنه آمد و حتی پیشنهادهایی هم براي بهبود فيلم داد؛ مثلاً این که خود هیوستن در نقش گذری توریست آمریکایی بازی کند نظر او بود. اما بعدها مشخص شد که این آقاي کراز در واقع خود تریون بوده است. یک نکته بی اهمیت دیگر برای خوره های فیلم، این که آن شریدان که تصادفاً در زمان ساخت گنجهای سییرامادره در مکزیک بود در نقش ضعیفه ای که بوگارت راپس از خروج از سلمانی ورانداز می کند ظاهر شده است.
فهرست نقدها و يادداشت هاي موجود در اينترنت، دربارۀ فيلم. [1]
تحليل دقيق فيلم در سايت filmsite.org كه بدون هيچ دليل منطقي معمولاً بسته است، اما خودتان هم امتحان كنيد: [2]
ديالوگ ها و نقل قول هاي مشهور فيلم. [3]