همفري بوگارت
ديويد تامسُن
ترجمۀ رعنا طاهرزاده
احسان خوشبخت -
لورن باكال كه بعدها همسرش شد و تا دم مرگ با او ماند دربارۀ آن ديدار اول ميگويد:
«تحفهای نبود. لاغرتر از آنی بود که تصور میکردم. شلواری گشاد و بیقواره، و
پیراهنی نخی به تن داشت و شالگردن انداخته بود اما به نظر مرد مهربانی میآمد.» خيلي
از ما هم وقتي او را روي پرده سينما يا صفحه تلويزيون ديديم احساسي مشابه داشتيم
از عادي بودنِ غيرعادي و صميميتي گزنده. نام او همفري بوگارت است و دوستدارانش «بوگيِ»
ميخوانندش. او ستارهاي است در حد كمال (كازابلانكا، شاهين مالت و داشتن
و نداشتن را ببينيد)، اما بهترين فيلمهايش دربارۀ عدمِ امكان دست يافتن به كمال
در انسان قرن بيستمي است.
آندره بازن،
در اشاره به سويۀ اگزيستانساليتي بوگارت، يادآور ميشود كه چطور هربار كه جملهاي
شروع ميكرد آن رديفِ ناموزون دندانها را نشان داد كه مثل آخرين حرفهاي مردي
ماليخوليايي بود كه در لبخندي محو ميشد. بازن ميگويد «لازم به توضيح نيست كه اين
لبخندِ مرگ بود.» و اما بوگارت ايدهآليست و رومانتيك، ناگهان در ميانۀ جنگي
انساني از منفعتطلبي، يكتنه نهضت مقاومتي خلق میکند برای رویارویی با فاشیسم و
نه گفتن به منافع شخصی. كمتر لحظهاي با چنين ايجاز و صداقتي روي اسطورۀ بوگارت دست
گذاشته شده، وقتي ديويد تامسن ميگويد «بارانی بر تن و کلاه بر سر، درحاليكه سایۀ
کلاه به زور میگذاشت چشمانش را ببینی، معنای حقیقیِ اتحاد و خوشبینیِ تلخ بود.
او یکی از خود ما بود. پس ما هم کمی مثل او شدیم.»
ديويد تامسن،
متولد 1941 در لندن، يكي از برجستهترين نويسندههاي سينمايي انگليسي زبان است. او
كه در سنفرانسيسكو اقامت دارد چنان پركار است كه در سال انتشار همفري بوگارت
پنج كتاب ديگر هم منتشر كرده. تازهترين كتاب او لحظههايي كه فيلمها را
ساختند (2013) نام دارد.
***
اين كتاب توسط انتشارات كتابكدۀ كسري منتشر شده و ميتوانيد با يكي از اين دو
تلفن تماس آن را سفارش دهيد. هزينۀ پست كتاب مجاني خواهد بود.
0915-5124219
0511-7670019
No comments:
Post a Comment