Showing posts with label Rock on Film. Show all posts
Showing posts with label Rock on Film. Show all posts

Saturday 23 January 2010

Pink Floyd: Live at Pompeii (1972)



پینك فلوید در پمپی

كارگردان: آدریان مابن.

1972/رنگی/90 دقیقه.

***

آدریان مابن كه مستندهایی باارزش درباره نقاشان سوررئالیست ساخته (مثلاً مستندی درباره رنه مگریت با موسیقی راجر واترز که یک شرکت فرانسوی روی VHS منتشر کرده بود)، در یك فیلم‌ــ‌كنسرت غیرمنتظره به ثبت بهترین‌های آلبوم Meddle پینك فلوید دست زده است.

فیلم تلفیقی است از كنسرتی در پُمپِی، بدون تماشاگر و در میانه ویرانه‌ای باستانی برای اساطیر و صحبت‌های رو به دوربین اعضا هنگام غذاخوردن یا تمرین‌های مقدماتی برای آلبوم «نیمه تاریك ماه» در استودیوهای "ابی رود" لندن و استودیویی در پاریس. فیلم با زومی بسیار طولانی و پابه‌پای بخش آغازین Echoes‌‌، گشوده می‌شود و سپس با حركت‌های عالی دوربین‌های متعدد (سه یا چهار دوربین) به‌دور نوازنده طبل (نیك میسن) یا در امتداد بلندگوهای بی‌شمار گروه پیش می‌رود.

استفاده عالی از قاب ایستا یا نماهای چندتصویری مالیخولیای این پروژه غریب را كامل می‌كند. یكی از نكاتی كه مابن به‌دقت آن را از نظر گذرانده، توجه به نقش هر عضو گروه در قطعات است؛ جایی كه او درك می‌كند ستاره حقیقی «یكی از این روزها» نیك میسن است و با نمایی از بالای سر، گویی او را در حین انجام عملی آیینی نشان می‌دهد. این توجه در قطعه‌های گوناگون بین اعضاء تقسیم می‌شود و ارزش هر نوازنده در یك كوارتت آشكار می‌شود.


واقعیت این است که فقط سه آهنگ فیلم واقعاً در پمپی فیلم‌برداری شده اند و بقیه با تکنینک "پرده آبی" در پاریس و آن‌هم در استودیو ساخته شده‌اند. DVD های تازه فیلم انیمیشن‌های سه بعدی بسیار آماتوری و آزار دهنده‌ای از پمپی به فیلم قدیمی اضافه کرده است که خوشبختانه می‌شود کاری کرد که دیده نشوند.


Thursday 21 January 2010

The Doors on Film



دورز
كارگردان: الیور استون.
موسیقی: گروه دورز.
بازیگران: ول كیلمر (جیم موریسن)، كایل مك‌لاكلان (ری مَن‌زارك)، مگ رایان (همسر موریسن).
1991/ رنگی/140 دقیقه

***
یك فیلم جنجالی دیگر از الیور استون كه برایش جیم موریسن تفاوت چندانی با جنگ ویتنام، رئیس‌جمهورهای ناكام و وال‌استریت ندارد و از او به عنوان بهانه‌ای برای حمله‌ای تیز و تند – و البته سطحی – به آمریكای ارزش‌های متضاد استفاده می‌کند. موریسن، آن‌گونه كه استون تصویر می‌كند، می‌تواند یك «پسر خوب آمریكایی» باشد، اما به یك شورشی خودویران‌گر تبدیل می‌شود و شاید یكی از ضعف‌های مهم فیلم عدم وضوح این دگرگونی و دلایل آن است. از ابتدا او را در كلاس درس دانشكده سینمایی‌اش می‌بینیم كه زخم‌هایی را از جنگ دوم جهانی بروز می‌دهد، اما می‌دانیم كه او فرزند سال‌های آرامش است (دهه 1950) و چیزی از آن دوره تاریخی باعث آزردگی او نیست. بیش‌تر قسمت‌های فیلم به اعتراض‌های نمایشی اختصاص می‌یابد و برای هر فریادی، انگیزه‌ای جست‌وجو می‌شود. حقیقت این‌جاست كه شورش او شورشی بی‌دلیل بود و در این حال نفس عصیانش دارای اهمیت است، اما استون با رجوع مكرر به تصاویر سرخ‌پوست كشته‌شده در جاده (با آهنگ "مهاجمان توفان") یا باران بمب‌ها بر مزارع ویتنام، قصد خارج كردن موریسن را از دایره نیهیلیسم دهه 1960 دارد. فیلم در بخش‌های زیادی به‌واسطه كثرت تصاویر باقی‌مانده از گروه دارای كیفیت واقع‌گرایانه‌ای است. صحنه‌پردازی‌ها، به‌خصوص فضای كنسرت‌های دورز، بسیار استادانه است و بازی ول كیلمر تقلیدی است بی‌نقص و پذیرفتنی.
همین‌طور اجرای درجه یك آثار دورز در فیلم، حاشیه صوتی آن را از خود فیلم و تصاویر جذاب‌تر كرده است. هنگامی كه در خلال تمرین‌های روزانه و از میان اجراهای غلط و كاغذ چروكیده اشعار، اثری كلاسیك شكل می‌گیرد، احساس می‌كنیم در لحظه‌ای تاریخی و در خلاقیتی آنی شریك شده‌ایم. از ارزش‌های فیلم توجه به نقش مؤثر ری من‌زارك نوازنده كیبورد گروه است؛ نقشی قابل توجه در استمرار گروه و در حفظ نام موریسن پس از مرگ او. من‌زارك با توانایی‌های تكرارنشدنی خود در نواختن كی‌بورد به «شوپن موسیقی راك» و مكملی یگانه برای نوای موریسن بدل شد. نكته دیگری كه به‌عنوان یك غفلت می‌توان از آن یاد كرد، گم شدن استون در ژانری خیالی است كه به‌شوخی (یا جدی) LSD نامیده شده. استون برای نمایش دنیای راك، جنبش‌های آزادی‌طلبانه زنان، شورش‌های دانشجویی و جنگ ویتنام كه فضایی سرگیجه‌آور همچون نگاه از دریچه چشم كسی كه از مواد مخدر استفاده كرده را طلب می‌كند، از حركت‌های بی‌شمار دوربین و بالا و پایین رفتن‌های بی‌سبب استفاده می‌كند كه در تماشای نخست (سال‌های ابتدایی دهه 1990) بسیار آزاردهنده می‌نمود و امروز تماشایش آسان است.

البته در مستندهایی همچون وود استاك با دوربین روی دوش، روح این دنیای جنون‌زده چنان آشكار می‌شود و چنان عمقی دارد كه این شیوه استونی هرگز به درصدی از آن دست نمی‌یابد. بخش‌های مربوط به اوهام ناشی از موادمخدر نیز چنان پیش‌پاافتاده است كه گویی كابوس یكی از فیلم‌های رنگی اولمرند. با تمام این ایرادها تناقض غریبی پیش خواهد آمد، اگر این فیلم را یكی از بهترین بیوگرافی‌های راك بخوانیم. اما تعجب نكنید چون ساخته شدن فیلمی درباره جیم موریسن و گروهش توسط یك هم‌نسل ویتنام‌دیده كه بارها قصد «خلاص كردن» خود را داشته، ارزشمندتر از ساخته شدن آن به‌وسیله یك هالیوودی دیگر است. (احسان خوش‌بخت، اردیبهشت 1381)

ری من‌زارك، نوازنده کیبورد گروه، سه فیلم قابل توجه درباره دورز و موریسن كارگردانی كرده است:
رقص روی آتش (1985): تلفیقی از ویدئوكلیپ‌ها، شوهای تلویزیونی و كنسرت‌های گروه. 65 دقیقه.

دورز: ادای دینی به موریسن (1988): زندگی موریسن از ورای مصاحبه‌ها و كنسرت‌ها كه بهترین‌هایش در آن اجرا می‌شوند. 60 دقیقه.

رژه آرام (1991): مصاحبه‌هایی كه تا زمان ساخته شدن این فیلم توسط من‌زارك هیچ‌گاه دیده نشده بود و همین‌طور تصاویر آخرین حضور تلویزیونی دورز در 1969. این فیلم به‌عنوان مكملی بر ساخته استون به بازار ویدئو راه پیدا كرد. 50 دقیقه.

وقتی غریبه‌ای (2009): آخرین مستند راجع به درز که هنوز ندیده‌ام و در فستیوال ساندنس پارسال نمایش داده شده. به کارگردانی تام دی‌چیلو و با گفتار متن جانی دپ. 90 دقیقه.

Monday 18 January 2010

The Song Remains the Same (1976)



آواز يك‌جور مي‌ماند
كارگردان: پيتر كلينتن، جو ماسوت.
1976/ رنگی/ 136 دقیقه.
***
مستندي از سفر گروه لِدزپلين به آمریکا و کنسرت مشهورشان در مدیسون اسکوئرگاردن نیویورک. فيلم تركيبي آماتوري از سكانس‌هاي فانتزي با اجراهاي گروه در تور سال 1973 آن‌هاست كه فقط براي گروه جذاب است و گوش‌هاي عادت‌نكرده، نمي‌توانند خروش همزمان ده‌هزار وات گيتار الكترونيك جیمی پیج را تحمل كنند. یکی از دوستان من، مهدی، که در اجرای مدیسون اسکوئر حاضر بوده می گوید وقتی پیج اولین نُت را زد درست مثل این بود که زمین از زیر پایت خالی شود!

Saturday 16 January 2010

Super 8 Stories (2001)


قصه‌های سوپر هشت
كارگردان: امیر كوستوریتسا
باحضور: الكساندر بالابان، زوران ماراجانوویچ سیدا، نناد گایین سوسه، گوران ماركووسكی گلاوا، درازن جانكوویچ، داكتر نلی كاراجلیك، امیر كوستوریتسا، جو استام.
2001/ رنگی و سیاه و سفید/ 101 دقیقه.
***
بررسی موسیقی و زندگی گروه Smoking No شامل تمام فیلم‌های مربوط به كنسرت در مكان‌های مختلف. این هم فیلمی راضی‌كننده و سرخوشانه است، اما گروه موسیقی امیر كوستوریتسا (فیلمساز بوسنیایی) صرفاً یك گروه غیرواقعی نیست. موسیقی این فیلم جزئی جدانشدنی از داستان فیلم گربه سیاه، گربه سفید است و راك محلی اروپای شرقی هم ــ وقتی كوستوریتسا گروهش را به‌راه می‌اندازد ــ ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد. جو استامر ــ خواننده گروه Clash كه در یك مرحله از كار به آن‌ها می‌پیوندد ــ این موسیقی را «موسیقی دیوانه‌وار یونانی/ یهودی ویژه عروسی‌ها» می‌خواند و این تعریف به‌خوبی حق مطلب را ادا می‌كند، چون شور و شوق، عشق، طنز وخشونت مردمان بالكان تماماً در این قطعه‌ها نهفته است.


Friday 15 January 2010

Popcorn (1969)



پاپ‌كورن
كارگردان: پيتر كليفتن.
1969/ رنگي/85 دقيقه.
***
مستندي از اجراهاي زنده يا استوديويي انيمالز، جيمي هندريكس، جو كاكر، جرولينگ استونز، ترافيك، وانيلا فاج، بي‌جيز و اوتيس ريدينگ. اثري بي‌ارزش از نظر سينمايي، اما جالب توجه براي بخش موسيقي آن كه به‌دنبال موفقيت وود استاك در سينماها به نمايش عمومي درآمد.

Thursday 14 January 2010

Monterey Pop (1968)



مونتری پاپ
كارگردان: دی ای پنی بیكر، مایزلس، لیكاك، راجر مورفی، بری فینشتاین، جیمز دزموند، نیك پروفرس.
1968/ رنگی/ 88 دقیقه.
***
نخستین فیلم درباره فستیوال‌های راك دهه 1960، جادوی جمعیت نامحدود و یكپارچه را ــ‌ كه موسیقی عامل پیوندشان است ــ‌ كشف و زمینه را برای شاهكارهای بعدی (ووداستاك و پناهم بده) آماده می‌كند. در هیچ فستیوالی چنین نام‌هایی گردهم نیامده‌اند: جیمی هندریكس، جنیس چاپلین، راوی شانكار، سایمن و گارفونكل، اوتیس ریدینگ، The Who، انیمالز، جفرسن ایرپلین، كانتری جو و فیش، Mamas & Papas.
بهترین بخش های فیلم: آواز مونتری گروه انیمالز، اجرای جیمی هندریکس و شکستن گیتار و آتش زدن آن که کنسرت را شبیه به مراسم جادوگری می کند (در همین صحنه به دهان نیمه باز تماشاگران نگاه کنید و حدس بزنید آن ها چه حالی داشته اند)، اجرای فوق العاده جنیس که اولین موفقیت تمام عیار او بود و در نهایت سکانس بیست دقیقه ای راوی شانکار که یکی از بزرگ ترین دستاوردهای سینما مدرن است.
مونتری پاپ به‌خاطر ضبط عالی صداها (كه ضعف كوچك برخی از بخش‌های ووداستاك است)، فیلمی است بی‌رقیب. در برخی از منابع دیگر، زمان‌های كوتاه‌تری برای فیلم ذكر شده است (تا 72 دقیقه). همین‌طور باید دانست كه این فیلمی است به‌كارگردانی مطلق د. ا. پنی‌بیكر، و سایر نام‌ها (كه در منابع دیگر نامشان نیامده) دستیاران و تصویربرداران او هستند.

Wednesday 13 January 2010

The Kids are Alright (1979)


بچه‌ها روبراهند
كارگردان: جف استين.
1979/سیاه و سفید و رنگی/ 108 دقيقه.
***
همه چيز درباره یکی از بزرگ ترین گروه های راک اندرول تاریخ ، The Who، در اين مستند وجود دارد. بیشتر از گفتگو و مصاحبه، فیلم اجراهایی از گروه را از دهه 1960 تا 1970 گردآوری کرده است. مشهورترین اجرای تلویزیونی Who از برنامه تلویزیونی "اسماترز برادرز" که در آن کیت مون (درامر دیوانه گروه) شروع به تخریب سازش می کند و پیت تاونزند گیتارش را می شکند نیز در این فیلم وجود دارد. نام فيلم نام يكي از بهترين قطعه‌هاي گروه است. رينگو استار نيز در فيلم حضور دارد.


Tuesday 12 January 2010

Masked and Anonymous (2003)



نقابدار و ناشناس
كارگردان: لري چارلز.
فيلم‌نامه: رنه فونتين.
فيلم‌بردار: رژيه استافرز.
موسيقي: باب ديلن.
بازيگران: باب ديلن، جف بريجز، پنه‌لوپه كروز، جان گودمن، جسيكا لنگ، لوك ويلسن، اد هريس، وال كيلمر، بروس درن، ميكي روركي، آنجلا بست.
محصول 2003 آمريكا/رنگي/112 دقيقه.
***
داستان: سوييت هارت (گودمن) در ميانه جنگي داخلي و يك انقلاب در كشوري خيالي (كه شبيه كشورهاي آمريكاي جنوبي است) قصد دارد با كمك يك تهيه‌كننده تلويزيون به نام نينا ورونيكا (لنگ) يك كنسرت موسيقي خيريه راه بيندازد. او براي اين برنامه جك فيت (ديلن) را كه به‌تازگي از زندان آزاد شده در نظر دارد. آماده شدن فيت و سوييت هارت براي اين برنامه با پيدا شدن سروكله يك روزنامه‌نگار سمج (بريجز) و شورش‌هاي داخلي روزبه‌روز سخت‌تر مي‌شود اما كنسرت بالاخره برگزار مي‌شود. در حين اجراي برنامه انقلابي‌ها به داخل استوديو مي‌ريزند، سوييت هارت كشته مي‌شود و فيت آن‌جا را ترك مي‌كند.
فيلم قرار بوده معادلي بصري براي آوازهاي اعتراض‌آميز ديلن باشد، اما همه چيز قرباني ستارگان پرشمار فيلم، فيلم‌نامه‌اي بسيار ابلهانه و كارگرداني چارلز (در اولين فيلم بلندش) شده است. به‌سختي مي‌توان دليل اين همه استعاره‌هاي كودكانه و حاشيه‌روي را فهميد. همه چيز نشاني از ديلن دارد اما وقوع ماجراها در كشوري خيالي و نسبت او با صاحبان قدرت در آن باورنكردني است. فيلمي كه درباره ديلن است، بجز موسيقي زنده او در فيلم حتي يكي از آوازهايش را در موسيقي متن به كار نبرده و مشتي اجراهاي دوباره مشهورترين آهنگ‌هاي او به زبان‌هاي عربي، ژاپني، اسپانيايي و خدا مي‌داند چه زبان‌هاي ديگري را جايگزين آن كرده تا به نتيجه سردستي بي‌مرز بودن آهنگ‌هاي ديلن برسد.
شخصيت آزاردهنده بريجز روزنامه‌نگاري است كه برخي از مهم‌ترين سؤال‌هايي را كه ديلن با آن‌ها روبه‌رو بوده از او مي‌پرسد. مثلاً اين ايراد مشهور كه چرا ديلن در ووداستاك نبوده و اتهام مردم‌گريزي او. ديلن در فيلم به‌ندرت حرف مي‌زند و اجراهاي زنده او از آهنگ‌هاي متأخرش بهترين بخش‌هاي فيلمي به‌شدت ازهم‌گسيخته را تشكيل مي‌دهند. از ميان اجراهاي ديگران از كارهاي ديلن، تنها اجراي جري گارسيا از «سينيور» در صحنه مرگ حاكم كشور خيالي شنيدني است.

Monday 11 January 2010

Let's Spend the Night Together (1983)



بيا امشب را با هم باشيم
كارگردان: هال اشبي.
1983/ رنگی/ 94 دقیقه.
***
هال اشبي (کارگردان حضور پیتر سلرز) كه در دهه 1970 داراي ستاره‌اي فروزان از بخت و اقبال در دو سويه ناهمسان منتقدان و عموم مردم به‌نظر مي‌آمد در نخستين سال‌هاي لغزشش كه به خاموشي او تا امروز انجاميده، مستندي از تور آمريكايي گروه رولينگ استونز تهيه كرد و بخش‌هاي زيادي را به نمايش بالا و پايين پريدن‌هاي بي‌امان ميك جَگِر و هياهوي تماشاگران اختصاص داد. فيلم اگرچه در ميان سه فيلم‌ــ‌‌كنسرت استونز ضعيف‌ترين است، اما آخرين تصاوير باارزشي است كه از سال های اوج اين گروه برداشته شده است.

Sunday 10 January 2010

Imagine: John Lennon (1986)



ایمجین: جان لنون
كارگردان: اندرو سالت.
با حضور: جان لنون، یوکو اونو، جورج هریسون.
1986/ رنگی و سیاه و سفید/ 103 دقیقه.
***
اندرو سالت استاد مسلم مستندهاي تركيبي است؛ مستندهايي كه عموماً درباره مشهورترين موسيقيدانان راك و براساس نماهاي آرشيوي (مصاحبه، كنسرت، فيلم‌هاي خانوادگي، عكس‌ها و گفت‌وگو با نزديكان) تهيه مي‌شود و شيوه ارائه اطلاعات و تصميم‌گيري براي برجسته كردن نقاط خاصي از زندگي آن‌ها و از همه بااهميت‌تر انتخاب بهترين قطعات موسيقي‌شان از هنرهاي انكارناپذير سالت است. گرچه آثار او كيفيتي تلويزيوني دارند (و درواقع نيز عموماً براي تلويزيون ساخته مي‌شوند)، اما كساني كه از نزديك با اين افراد آشنا نبوده، آموخته‌هايش را مديون آثار فيلمسازاني چون اوست. اين مستند درباره ‌خواننده و گيتاريست گروه بيتلز، جان لنون - يكي از بزرگ‌ترين چهره‌هاي فرهنگ عامه در قرن بيستم - است. تصاوير فيلم از زماني كه او همراه بيتلز غوغايي به‌پا كردند، آغاز مي‌شود و با مرگ تراژيك او (كشته شدن در نيويورك به‌وسيله مردي ناشناس: يك طرفدار ديوانه يا دشمني عاقل!) پايان مي‌يابد. بهترين‌هاي لنون (چه به‌صورت انفرادي و چه در همكاري با بيتلز) در فيلم شنيده مي‌شوند.

Saturday 9 January 2010

The Concert for Bangladesh (1972)



كنسرت براي بنگلادش
كارگردان: سال سوييمر.
1972/ رنگی/ 90 دقیقه.
***
جرج هريسن در 1971 كنسرت خیریه عظيمي براي جمع‌آوري پول براي سيل‌زدگان بنگلادش برگزار كرد كه ستارگان آن دوستان نزديك او نظير باب ديلن، رينگو استار، لئون راسل، اريك كلاپتن و راوي شانكار بودند. کنسرتی که درآمد حاصل از آن (فروش بلیت + فروش نسخه سینمایی + فروش آلبوم) بخشی از خسارت وارد بر مردم سيل‌زده را جبران كرد. اين مستند به ثبت تصاوير اين حادثه تاريخي جهان موسيقي پرداخته که باعث پیدا شدن ده ها نمونه مشابه از کنسرت های خیریه شد.
نسخه DVD تازه ای که از فیلم منتشر شده - و هم چنان درآمدش متعلق به یونیسف است - یکی از بهترین ارائه های موسیقی راک اندرول دهه های 1960 و 1970 روی فرمت های دیجیتال است. این نسخه تازه دو دیسکه است و دیسک دوم مستندی دارد راجع به کنسرت و برگزاری آن که در آن کوفی عنان از عشقش به موسیقی جورج هریسون می گوید و خود جورج از حضور ناگهانی و غیرمنتظره باب دیلن. بخش های مورد علاقه من از فیلم: اجرای بیلی پرستون که ناگهان شروع به رقصیدن می کند، آمدن باب دیلن روی صحنه پس از پنج سال (یعنی بعد از تور رسوایی برانگیز 1966) در حالی که آشکارا خجالت می کشد و معذب است، تنها آهنگ بی نظیری که رینگو در دوره سولویش ضبط کرد یعنی It don’t come easy و اجرای آکوستیک جورج از Here comes the sun با همراهی پیت هم. بی صبرانه منتظریم تا امسال مستند مارتین اسکورسیزی درباره جورج را ببینیم.
کنسرت را به طور کامل در این جا، در دو بخش الف و ب، ببینید.