نقابدار و ناشناس
كارگردان: لري چارلز.
فيلمنامه: رنه فونتين.
فيلمبردار: رژيه استافرز.
موسيقي: باب ديلن.
بازيگران: باب ديلن، جف بريجز، پنهلوپه كروز، جان گودمن، جسيكا لنگ، لوك ويلسن، اد هريس، وال كيلمر، بروس درن، ميكي روركي، آنجلا بست.
محصول 2003 آمريكا/رنگي/112 دقيقه.
***
داستان: سوييت هارت (گودمن) در ميانه جنگي داخلي و يك انقلاب در كشوري خيالي (كه شبيه كشورهاي آمريكاي جنوبي است) قصد دارد با كمك يك تهيهكننده تلويزيون به نام نينا ورونيكا (لنگ) يك كنسرت موسيقي خيريه راه بيندازد. او براي اين برنامه جك فيت (ديلن) را كه بهتازگي از زندان آزاد شده در نظر دارد. آماده شدن فيت و سوييت هارت براي اين برنامه با پيدا شدن سروكله يك روزنامهنگار سمج (بريجز) و شورشهاي داخلي روزبهروز سختتر ميشود اما كنسرت بالاخره برگزار ميشود. در حين اجراي برنامه انقلابيها به داخل استوديو ميريزند، سوييت هارت كشته ميشود و فيت آنجا را ترك ميكند.
فيلم قرار بوده معادلي بصري براي آوازهاي اعتراضآميز ديلن باشد، اما همه چيز قرباني ستارگان پرشمار فيلم، فيلمنامهاي بسيار ابلهانه و كارگرداني چارلز (در اولين فيلم بلندش) شده است. بهسختي ميتوان دليل اين همه استعارههاي كودكانه و حاشيهروي را فهميد. همه چيز نشاني از ديلن دارد اما وقوع ماجراها در كشوري خيالي و نسبت او با صاحبان قدرت در آن باورنكردني است. فيلمي كه درباره ديلن است، بجز موسيقي زنده او در فيلم حتي يكي از آوازهايش را در موسيقي متن به كار نبرده و مشتي اجراهاي دوباره مشهورترين آهنگهاي او به زبانهاي عربي، ژاپني، اسپانيايي و خدا ميداند چه زبانهاي ديگري را جايگزين آن كرده تا به نتيجه سردستي بيمرز بودن آهنگهاي ديلن برسد.
شخصيت آزاردهنده بريجز روزنامهنگاري است كه برخي از مهمترين سؤالهايي را كه ديلن با آنها روبهرو بوده از او ميپرسد. مثلاً اين ايراد مشهور كه چرا ديلن در ووداستاك نبوده و اتهام مردمگريزي او. ديلن در فيلم بهندرت حرف ميزند و اجراهاي زنده او از آهنگهاي متأخرش بهترين بخشهاي فيلمي بهشدت ازهمگسيخته را تشكيل ميدهند. از ميان اجراهاي ديگران از كارهاي ديلن، تنها اجراي جري گارسيا از «سينيور» در صحنه مرگ حاكم كشور خيالي شنيدني است.
No comments:
Post a Comment