دورز
كارگردان: الیور استون.
موسیقی: گروه دورز.
بازیگران: ول كیلمر (جیم موریسن)، كایل مكلاكلان (ری مَنزارك)، مگ رایان (همسر موریسن).
1991/ رنگی/140 دقیقه
***
یك فیلم جنجالی دیگر از الیور استون كه برایش جیم موریسن تفاوت چندانی با جنگ ویتنام، رئیسجمهورهای ناكام و والاستریت ندارد و از او به عنوان بهانهای برای حملهای تیز و تند – و البته سطحی – به آمریكای ارزشهای متضاد استفاده میکند. موریسن، آنگونه كه استون تصویر میكند، میتواند یك «پسر خوب آمریكایی» باشد، اما به یك شورشی خودویرانگر تبدیل میشود و شاید یكی از ضعفهای مهم فیلم عدم وضوح این دگرگونی و دلایل آن است. از ابتدا او را در كلاس درس دانشكده سینماییاش میبینیم كه زخمهایی را از جنگ دوم جهانی بروز میدهد، اما میدانیم كه او فرزند سالهای آرامش است (دهه 1950) و چیزی از آن دوره تاریخی باعث آزردگی او نیست. بیشتر قسمتهای فیلم به اعتراضهای نمایشی اختصاص مییابد و برای هر فریادی، انگیزهای جستوجو میشود. حقیقت اینجاست كه شورش او شورشی بیدلیل بود و در این حال نفس عصیانش دارای اهمیت است، اما استون با رجوع مكرر به تصاویر سرخپوست كشتهشده در جاده (با آهنگ "مهاجمان توفان") یا باران بمبها بر مزارع ویتنام، قصد خارج كردن موریسن را از دایره نیهیلیسم دهه 1960 دارد. فیلم در بخشهای زیادی بهواسطه كثرت تصاویر باقیمانده از گروه دارای كیفیت واقعگرایانهای است. صحنهپردازیها، بهخصوص فضای كنسرتهای دورز، بسیار استادانه است و بازی ول كیلمر تقلیدی است بینقص و پذیرفتنی.
همینطور اجرای درجه یك آثار دورز در فیلم، حاشیه صوتی آن را از خود فیلم و تصاویر جذابتر كرده است. هنگامی كه در خلال تمرینهای روزانه و از میان اجراهای غلط و كاغذ چروكیده اشعار، اثری كلاسیك شكل میگیرد، احساس میكنیم در لحظهای تاریخی و در خلاقیتی آنی شریك شدهایم. از ارزشهای فیلم توجه به نقش مؤثر ری منزارك نوازنده كیبورد گروه است؛ نقشی قابل توجه در استمرار گروه و در حفظ نام موریسن پس از مرگ او. منزارك با تواناییهای تكرارنشدنی خود در نواختن كیبورد به «شوپن موسیقی راك» و مكملی یگانه برای نوای موریسن بدل شد. نكته دیگری كه بهعنوان یك غفلت میتوان از آن یاد كرد، گم شدن استون در ژانری خیالی است كه بهشوخی (یا جدی) LSD نامیده شده. استون برای نمایش دنیای راك، جنبشهای آزادیطلبانه زنان، شورشهای دانشجویی و جنگ ویتنام كه فضایی سرگیجهآور همچون نگاه از دریچه چشم كسی كه از مواد مخدر استفاده كرده را طلب میكند، از حركتهای بیشمار دوربین و بالا و پایین رفتنهای بیسبب استفاده میكند كه در تماشای نخست (سالهای ابتدایی دهه 1990) بسیار آزاردهنده مینمود و امروز تماشایش آسان است.
البته در مستندهایی همچون وود استاك با دوربین روی دوش، روح این دنیای جنونزده چنان آشكار میشود و چنان عمقی دارد كه این شیوه استونی هرگز به درصدی از آن دست نمییابد. بخشهای مربوط به اوهام ناشی از موادمخدر نیز چنان پیشپاافتاده است كه گویی كابوس یكی از فیلمهای رنگی اولمرند. با تمام این ایرادها تناقض غریبی پیش خواهد آمد، اگر این فیلم را یكی از بهترین بیوگرافیهای راك بخوانیم. اما تعجب نكنید چون ساخته شدن فیلمی درباره جیم موریسن و گروهش توسط یك همنسل ویتنامدیده كه بارها قصد «خلاص كردن» خود را داشته، ارزشمندتر از ساخته شدن آن بهوسیله یك هالیوودی دیگر است. (احسان خوشبخت، اردیبهشت 1381)
رقص روی آتش (1985): تلفیقی از ویدئوكلیپها، شوهای تلویزیونی و كنسرتهای گروه. 65 دقیقه.
دورز: ادای دینی به موریسن (1988): زندگی موریسن از ورای مصاحبهها و كنسرتها كه بهترینهایش در آن اجرا میشوند. 60 دقیقه.
رژه آرام (1991): مصاحبههایی كه تا زمان ساخته شدن این فیلم توسط منزارك هیچگاه دیده نشده بود و همینطور تصاویر آخرین حضور تلویزیونی دورز در 1969. این فیلم بهعنوان مكملی بر ساخته استون به بازار ویدئو راه پیدا كرد. 50 دقیقه.
وقتی غریبهای (2009): آخرین مستند راجع به درز که هنوز ندیدهام و در فستیوال ساندنس پارسال نمایش داده شده. به کارگردانی تام دیچیلو و با گفتار متن جانی دپ. 90 دقیقه.
No comments:
Post a Comment