Wednesday 16 December 2015

Cinema as Architecture's Time Machine

نوشته شده براي روزنامه «دنياي اقتصاد»
توضيح (25 دي ماه): بهزاد رحيميان كه سالهاست روي فيلم هاي اوليه از ايران تحقيق مي‌كند به من تذكر داد كه ويدئويي كه در پايين خواهيد ديد و توسط شركت پخش كننده اش به مشهد سال 1908 نسبت داده شده در واقع تصويري از مسجد امام اصفهان است كه بعد از تاريخ ذكر شده فيلمبرداري شده است. من به متن دست نزدم چون به نظرم خود اين اشتباه به يكي از كليدي ترين نكات دسترسي به تصاوير اوليه از شهرها دلالت دارد: مشكل رديابي فيلم ها، شناسايي مكان ها و از همه مهم تر مشكل استفاده از تصاوير آرشيوي كه معمولاً مبالغ هنگفتي براي دريافتشان بايد پرداخت كرد و در انتها شركتي كه حقوق فيلم را در اختيار دارد با اطلاعات غلط اين محصول را مي فروشد.


سينما، ماشينِ زمانِ معماري
احسان خوش‌بخت

«ساختمان مرتفع»، عنوان فيلم تازه‌اي است از كارگردان انگليسي، بن ويتلي، كه بر اساس كتابي از جِي جي بالارد (عنوان ترجمه فارسي كتاب: «برج») ساخته شده، كتابي كه در آن يك بناي مسكونيِ فوق مدرن به جان ساكنانش مي‌افتد.
فيلم كه اول مثل يك اداي دين سينمايي به دنياي مد و آداب دهۀ هفتاد ميلادي در بريتانيا به نظر مي‌رسد به سرعت به دنياي كابوس‌وار وارد مي‌شود كه به كار بردن اصطلاح بيش از حد دستمالي شدۀ «سوررئاليستي» براي توصيف ميزان آنارشي و  سير توضيح‌ناپذير حوادث فيلم به هيچ وجه كفايت نمي‌كند.
اگر لايه‌هاي ظاهري فيلم (نظم‌ناپذيري بشر، مدرنيزم از كنترل خارج شده، طغيان تكنولوژي) كنار زده شود، تمام ماجراهاي فيلم كه در يك مجتمع مسكوني بتني در لندن رخ مي‌دهد در واقع فيلمي دربارۀ معماري و كساني است كه در آن سكني مي‌گزينند. فيلم به مرور تمايلش‌اش به نشان دادن نحوۀ تأثير معماري بر آداب مردمان را به طور آشكارتر و مستقيم‌تري بيان مي‌كند و حتي در آخر صداي مارگارت تاچر را روي تصوير مي‌گذارد، نخست وزير محافظه‌كاري كه سياست‌هايش بر معماري و شهرسازي بريتانيا تأثيري وافر (و معمولاً منفي) گذاشت.

Saturday 12 December 2015

The Cow (Dariush Mehrjui, 1969) | Il Cinema Ritrovato


GAAV (The Cow)
Iran, 1969 Regia: Dariush Mehrjui
T. int.: The Cow. Sog.: Azadaran-e Bayal [Gholam-Hossein Saedi]. Scen.: Dariush Mehrjui. F.: Fereydon Ghovanlou. M.: Dariush Mehrjui. Mus.: Hormouz Farhat. Int.: Ezzatolah Entezami (Mash Hassan), Mahin Shahabi (Hassan's wife), Ali Nassirian (Mash Islam), Jamshid Mashayekhi (Abbas), Jafar Vali (Kadkhoda). Prod.: Ministry of Culture (uncredited).

The Cow (1969)
There are other films about men and cows (La vache et le prisonnier, for one) but unlike The Cow they can hardly be called love stories, nor are they works that so powerfully explore madness, solitude and obsession as this film does. This milestone of Iranian New Wave cinema tells the story of a poor villager (played by stage actor Ezzatolah Entezami in one of Iranian cinema’s greatest performances) whose only source of joy and livelihood is his cow, which provides milk for the village. (Not surprisingly, when the film came out, the milk was viewed by the left as symbolic of oil.) One night the cow is mysteriously killed and that’s when the madness, or rather transformation, begins.

Thursday 19 November 2015

Jazz Goes to the Movies in Ankara


Jazz Goes to the Movies, a programme curated by Jonathan Rosenbaum and I for Bologna's Il Cinema Ritrovato will be playing in Ankara and two other Turkish cities from next week.

Another jazz/film-related event would be an exhibitions of the comic illustrations about jazz films by me (as writer) and Naiel Ibarrola (as illustrator). After our first exhibition at Tehran's Aun Gallery, the Allye Berger exhibition hall in Ankara will host our work from November 26 to December 2, 2015.

Back to the screenings, the films that will be played on November 29, are free admission. These are the titles and their order of screening, starting from 14:15
(CLICK ON THE HYPERLINKS TO ACCESS THE REVIEW OF THE FILM)

Black and Tan Fantasy (1929)
Cab Calloway’s hi-de-ho (1934)
Jammin’ the Blues (1944)
Pete Kelly’s Blues (1955)
Begone Dull Care (1949)
Big Ben: Ben Webster in Europe (1967)
When It Rains (1995)
Too Late Blues (1961)

Each film will be introduced either by me or Jonathan.



Friday 6 November 2015

Il Cinema Ritrovato 2012, Part IV

بخش چهارم و آخر از گزارش جشنوارۀ فيلم Il Cinema Ritrovato در بولونياي ايتاليا، 2012
5 توهم ابرگرفته

صبح، ضربۀ فني با شاهكاري از والش، از جنس غبار (1922) با شركت همسرش ميريام كوپر دربارۀ عشق، ايثار و تضاد طبقاتي در جامعه‌اي نوپا همراه با طنز و اقتدار هميشگي كارگردان. بعد از آن فيلم كوتاهي از لويي فوياد با نام Bébé juge (1912) و با شركت خردسالان. سپس درام احساساتي پيري‌يِف كه نوعي موزيكال هم محسوب مي‌شود و عنوانش هست Skazanie o zemle sibirskoy (1948). بعد از آن نسخۀ مرمت شدۀ صورت (اندي وارهول، 1965) كه از كلوزآپ‌ها و گفتگوهايي با اِدي سجويك تشكيل شده، تكنيكي كه از نظر سينمايي به شكلي پخته‌تر در دختران چلسي آزموده شده و به زودي در صفحۀ بازخواني‌ها به آن خواهم پرداخت.
«دستۀ جداگانه» تصميم مي‌گيرد براي شام به جايي بيرون شهر برود، اما من ترجيح مي‌دهم نسخۀ مرمت شدۀ ستارۀ ابرگرفته (ريتيك گاتاك، 1960) را ببينم، فيلمي از هندوستان در حد بهترين آثار ميزوگوچي و روسليني، از بعضي جهات، لااقل براي من، والاتر و با اهميت‌تر. شايد به اين خاطر كه من زناني مثل نيتا شخصيت اصلي فيلم - را مي‌شناسم كه تمام زندگي‌شان را وقف ديگران كرده‌اند و نصيب خودشان چيزي جز تنهايي و بيماري نبوده است. بعد از نمايش فيلم كه جاناتان آن را sublime مي‌خواند ساعت‌ها طول مي‌كشد كه چشم‌ها خشك شوند.