Tuesday, 24 July 2012

Life of the Lifless: Gueule d'amour

TWO SEQUENCES FROM Gueule d'amour

Today’s “Image(s)” is from two sequences of Gueule d'amour, known in English as The Lady Killer. This story of a tragic love (a central theme for many poetic realist films of the 1930s) articulates Grémillon’s visual thinking, his style and his very peculiar way of representing the reality on screen. Two segments discussed here are from the short opening sequence, and a key sequence toward the end of the film which carry many similar spatial elements of the first.

The opening sequence: a text appears on the image and reveals the time of the story (1936) and the place (Orange). The music played on the credits, a string section flowing over a staccato-like orchestration of reeds, stops as the actual film begins. Still the duration of the shots and their juxtaposition follows the rhythmic pattern of the early score. The sense of unity within fragmented reality of the world arises from what has established during the credit and the very particular mood it has delivered.

Monday, 23 July 2012

Review of the Encyclopedia of Early Cinema

كتابِ رؤياها
مکانیزم پیش‌برندۀ سینما معمولاً با رویا دیدن مقایسه شده است. در دوره‌هایی از تاریخ سینما، فیلم‌ها این مفهوم را به شکلی آگاهانه به کار گرفته‌اند، مثل سینمای تجربی مایا درن یا موزیکال‌های هالیوود در دهه 1950. اما دوره‌ای در تاریخ سینما وجود دارد که شباهتي اساسي و ناخودآگاه با رؤیا دارد؛ شباهتی که هم از ظاهر فیلم‌ها، هم از تکنیک فیلم‌ها و هم از جایگاهِ آن‌ها در متنی که 116 سال را به شکلی پیوسته به هم پیوند می‌دهد برمی‌آید. این دوره، سینمای اولیه است که فیلم‌های محو و پر از خط و پارگی و جهش‌های ناگهانی نور در آن‌ها به رویا می‌ماند. رنگ‌های دستی آن‌ها که چندان دقتی در اجرا آن در کار نبوده مثل موجودی زنده از کناره‌های اجسام و آدم‌ها بیرون می‌زنند و گویی آن‌ها را «مشتعل» نشان مي‌دهد. فیلم‌ها ساده، اما تأثیر روانی آن‌ها بر مخاطبِ زمان خود بسی فراتر و ژرف‌تر از تأثیر فیلمی مثل Inception بر مخاطب امروزی بوده است. فیلم‌ها برای اولین بار به جاهایی سرمی‌کشیده‌اند که تماشاگر اولیه حتی تصور آن را در خیال خود نمی‌کرده است. سینما برای عده‌ای مثل داستان ارواح یا نمایش اشباح روی پرده بوده و آن‌ها را به حدی می‌ترسانده، به هیجان می‌آورده و یا بی‌خواب می‌کرده که تنها می‌توانیم بگوییم تأثیر سینما بر مخاطب، به خاطر آگاهی او از مدیوم و حتی امروز تسلط او بر آن، دهه به دهه کاستی گرفته و در هر دوران از شکل رویاوارش دورتر شده است.

Monday, 16 July 2012

Jean Grémillon's Lumière d’été



"Something's Rotten in the State of Denmark": Motherland, Occupation and Resistance in Jean Grémillon's "Lumière d’été"

Monday, 9 July 2012

Notes on The Innocents (1961)

به‌مناسبت انتشارِ نسخۀ «بلو رِي» بي‌گناهان
وحشتي كه با خود همراه مي‌كنيم

در گذر عمر مفهوم وحشت تغيير مي‌كند. آن‌چه تا ديروز مايه هراس بوده، امروز مضحك به نظر مي‌رسد و چيزهايي كه ديروز كاملاً معمولي به نظر مي‌رسيده‌اند امروز آدم را مي‌ترسانند. در واقع وحشت‌هاي آدم با بالا رفتن سنش بيش‌تر و بيش‌تر مي‌شود. يكي از معدود فيلم‌هايي كه هر دو صورت وحشت را يك‌جا به ما عرضه مي‌كند، يكي از زيباترين و ناچاراً ترسناك‌ترين فيلم‌هايي كه در اين سال‌ها ديده‌ام، بي‌گناهان (1961) جك كليتون بوده است. اين فيلم ريشۀ وحشت را در خود ما جستجو مي‌كند. از يك طرف،درست مثل اوهام دوران كودكي وحشت در اين فيلم از رقص آرام يك پرده در نسيم نيمه شب يا بازيگوشي سايه‌ها و ترس از محيطي ظاهراً عادي كه در دامنۀ نامحدود تخيل كودك به جهاني سراسر اسرار و راز بدل مي شوند، باز مي گردد و از طرف ديگر زني را در چارچوب‌هاي خشك عصر ويكتورين مي‌بينيم، بدون همراه، بدون مرد و در ظاهر وقف آموزش دو كودك خانواده‌اي اعياني در قصري قديمي. اما چه كسي مي‌داند در دورن اين بانوي خوش سيماي با وقار – با بازي وراي تصور دبورا كر – چه مي‌گذرد؟ وحشت‌هاي بزرگ‌سالان از اين جا مي‌آيند.