Thursday 20 November 2014
Tuesday 11 November 2014
Leonard Cohen: Live at the Isle of Wight 1970
لِنرد كوهن، اجراي زنده در «آيلآووايت»، 1970
كارگردان: موري لرنر
تدوين: جورج پانوس، آينار وسترلاند
هنر ماليخوليا و بيدار شدن ساعت چهار صبح و با پيژامه جلوي نيم ميليون نفر آمدن و درخواست براي روشن كردن فندكها تا در سرما و كثافتِ جزيره كذايي معلوم شود هر كدام از ما كجا ايستادهايم و گل و لاي كجا ما را در خود فرو برده است. صورت اطلاح نكرده، موهاي ژوليده، دخترها با شالهاي بلند غمگين، دستهاي موزيسين دورهگرد و كوليمآب كه آخرين شب شكوهشان را در تاريكي ميزنند، مشتي مست در حالي كه مستيشان در كر نيمه شب لنرد كوهن در حال پريدن است. پنجمين و آخرين روز فستيوال راك آيل آو وايت در جنوب جزيره بريتانيا. ششصد هزار نفر در سرما و باران. 31 آگوست، ساعت چهار صبح. آغاز با Bird on the wire. پشت قوزكرده كوهن، پنهان شده پشت باراني بلند باران خورده. گروه كر او، چند دختر موطلايي مضطرب، كه باد موهاي بلندشان را بهانه ميكند و صورتهاي رنگپريده صبحگاهي را زير ورقهاي از طلا ميكشد.
اجراي كامل كوهن در آيلآووايت با زمان 64 دقيقه، كه شامل مصاحبههايي كوتاه با جودي كالينز، جون بائز، كريس كريستوفرسون و باب جانستون هم ميشود، روي DVD منتشر شده است. يكي از بهترين فيلمهاي رانك اندرولي كه تا به حال در انبار و صندوقخانهاي آرشيويستها و بقاياي فستيوالهاي نيم ميليوني دهه 1960 و اوايل 1970 كشف شده.
هنر ماليخوليا و بيدار شدن ساعت چهار صبح و با پيژامه جلوي نيم ميليون نفر آمدن و درخواست براي روشن كردن فندكها تا در سرما و كثافتِ جزيره كذايي معلوم شود هر كدام از ما كجا ايستادهايم و گل و لاي كجا ما را در خود فرو برده است. صورت اطلاح نكرده، موهاي ژوليده، دخترها با شالهاي بلند غمگين، دستهاي موزيسين دورهگرد و كوليمآب كه آخرين شب شكوهشان را در تاريكي ميزنند، مشتي مست در حالي كه مستيشان در كر نيمه شب لنرد كوهن در حال پريدن است. پنجمين و آخرين روز فستيوال راك آيل آو وايت در جنوب جزيره بريتانيا. ششصد هزار نفر در سرما و باران. 31 آگوست، ساعت چهار صبح. آغاز با Bird on the wire. پشت قوزكرده كوهن، پنهان شده پشت باراني بلند باران خورده. گروه كر او، چند دختر موطلايي مضطرب، كه باد موهاي بلندشان را بهانه ميكند و صورتهاي رنگپريده صبحگاهي را زير ورقهاي از طلا ميكشد.
اجراي كامل كوهن در آيلآووايت با زمان 64 دقيقه، كه شامل مصاحبههايي كوتاه با جودي كالينز، جون بائز، كريس كريستوفرسون و باب جانستون هم ميشود، روي DVD منتشر شده است. يكي از بهترين فيلمهاي رانك اندرولي كه تا به حال در انبار و صندوقخانهاي آرشيويستها و بقاياي فستيوالهاي نيم ميليوني دهه 1960 و اوايل 1970 كشف شده.
Friday 31 October 2014
Jacques Saulnier's sketches for The Life of Riley
The Life of Riley |
That's why and how Jacques Saulnier, the production designer of the film, came up with the idea of making the sets just out of hanging painted screens, wide sheets of colour plastics, and painted backdrop of a sunset in England -- everything more theatrical than theater. The images below are Saulnier's illustrations and design ideas for his 19th and sadly the last collaboration with Resnais.
Thursday 30 October 2014
Wednesday 29 October 2014
Tuesday 28 October 2014
Iranian Filmmakers at LFF (English edition)
Iranian Filmmakers at LFF: Bridge Over Troubled Border
The BFI London Film Festival is practically the last stop for Iranian films on their annual festival journey, which usually kicks off at Berlinale. This year, thanks to major retrospectives of contemporary and pre-revolutionary Iranian films at Fribourg International Film Festival and the Edinburgh International Film Festival, there has been a joyous feeling of revival in the air, unprecedented since the critical success of Iranian films in the early 1990s.
Even if the retrospectives led to a belated appreciation in Europe of the Iranian New (Wave) cinema of the 1960s and 1970s, there remains much confusion about contemporary Iranian films, and this is reflected in other festival programmes. The BFI London Film Festival – known for offering an up-to-date survey of national cinemas – has shown less interest in Iranian cinema over the last few years, evident this year in the drastically low number of Iranian films being screened. This might be explained in part by two major external factors: 1) After Edinburgh’s special focus on Iran, where many of the better Iranian films of the year were handpicked by the festival, none of the same films had any chance of reaching London. LFF won’t show films premiered at EIFF. 2) The distribution of Iranian films outside of Iran has been disastrous, due to limitations in accessing the international market, the problem of cash transfer, restricted postal services and slow internet services, which rule out any possibility of uploading online screeners.
Iranian Filmmakers at LFF (Farsi edition)
سينماگران ايراني در فستيوال فيلم لندن: دوربينها در دو سوي مرز
«فستيوال فيلم لندن»، با در نظرنگرفتن «ويناله» در اتريش، آخرين ايستگاه
سينماي ايران در اروپا در طول يك سالِ سينماييست، جايي كه ميشود مجموعهاي متنوع
از بهترينهاي سينماهاي كشورهاي مختلف كه قبلاً در فستيوالهاي ردۀ الف نمايش داده
شدهاند را در دورهاي فشرده تماشا كرد. اگرچه سهم سينماي ايران در اين دوره فقط
يك فيلم بود (مقايسه كنيد با حضور هفت فيلم از اسرائيل)، اما از طرف ديگر حداقل چهار
فيلم در بخشهاي مختلف حضور داشتند كه توسط كارگردانان ايراني يا ايرانيتبار
ساخته شده بودند، محصولاتي كه جغرافياي توليدشان از آسياي ميانه تا آمريكاي شمالي
تنوع داشت.
به علاوه، داستان يكي از فيلمهاي فستيوال، گلاب (جان استيوارت)،
به ايران مربوط ميشد و يك فيلم – كمپ ايكس ري (پيتر سَتْلِر)– بازيگري ايراني، پيمان
معادي، را به عنوان يكي از ستارگان اصلياش داشت. فيلمهاي اين دسته به گروهي مسألهدار
از بازنمايي ابتدايي ايران و يا خاورميانه در سينماي آمريكا تعلق دارند كه پر است از
سوءتفاهمها، كليشهها و اشتباهات هميشگي. خاورميانه در اين فيلمها بدون هيچ
اصالتي به يك ايدۀ مغشوش از نابساماني سياسي تقليل پيدا ميكند: در گلاب
پنجره زنداني در ايران با روزنامههايي عربي پوشانده شده و در كمپ ايكس ري
ديوار بيمارستان زنداني در گوانتانامو براي نگهداري مضنونين به تروريسم كه عربتبار
هستند با پوسترهايي به فارسي مزين شده است.
Subscribe to:
Posts (Atom)