Friday, 21 August 2009

Undying Monster (1942)


مدتهاست كه مي خواهم راجع به جان برام، اين كارگردان بزرگ و فراموش شدۀ اكسپرسيونيست چيزي بنويسم و حدالامكان نوشته اي فراتر از يك يادداشت و با تمركز به روي زندگي و كارنامۀ بسيار قابل تعمل اين استاد در سايه مانده.

اين بار عزم خود را جزم كرده كه بعد از اتمام اين «ماه وحشت» كه قرار است در قالب پروندۀ ژانر وحشت در ماهنامۀ فيلم منتشر شود (و بعد از فيلم هاي تاريخي/حماسي، گنگستري و وسترن، چهارمين پروندۀ ژانر من در طول 5 سال گذشته است) به سراغ جان برام بروم؛ اما قبل از آن و بدون در نظر گرفتن اين كه برام كيست، مايلم به يكي از فيلم هاي او كه در ژانر وحشت قرار دارد اشاره اي گذرا كنم.

عنوان فيلم هست: هيولاي ناميرا (1942)، اما برخلاف عنوان و برخلاف انتظاري كه پيشاپيش از ديدن پوستر فيلم به بيننده دست مي دهد – كه زني را مدهوش در بغل يك هيولاي ترسناك بلند گرگ نما نشان مي داد و بايد بگويم "نسوان مدهوش در آغوش هيولاهاي كريه"، چه در پوستر و چه در فيلم، يكي از نقطه ضعف هاي بزرگ من است – اين فيلم به معناي دقيق كلمه يا به معناي يونيورسالي اش [منظورم استوديوي يونيورسال است] يك فيلم ترسناك نيست و چيزهايي كه جايگزين عناصر هميشگي ژانر شده مي تواند علاوه بر توضيح جذابيت فيلم، توضيح روش هاي سينمايي جان برام باشند.

فيلم داستان مجموعه اي از مرگ هاي فجيع و توضيح ناپذير در بين چند نسل از اعضاي خانواده اي اشرافي در حومۀ لندن است كه در آغاز قرن بيستم و با كمك يك كارآگاه جوان اسكاتلند يارد و دستيار مؤنثش حل مي شود. عامل اين قتل ها به گفتۀ مردم دهكده و شايعات و خرافات موجود يك هيولاست. از آن طرف به عقيدۀ اسكاتلنديارد اين مرگ هاي مرموز چيزي نيست جز قتل از پيش طراحي شده. فيلم در انتها جايي بين اين دوحالت تمام مي شود؛ بين عقل گرايي مفرط ژانر معمايي و تريلر و ايمان به ماوراء فيلم هاي ترسناك و هيولايي. برام روان شناسي و شيمي را به كار گرفته و آن را با يكي از كهن ترين انگاره هاي اكسپرسيونيستي، "همزاد" (Doppelgänger)، تلفيق مي كند. در نظر او و به شهادت آثارش روان شناسي يكي از قابل اتكاترين متدهاي علمي براي آشكارساختن رازهاي درون است اما آن سرّ نهايي را نه روان شناسي و نه علوم محض توضيح مي دهند، چنين است كه در انتها بيشتر فيلم هاي برام، تلخ و غافل گيركننده و با غلبۀ ديو درون بر قهرمان يا قهرمانان به پايان مي رسند.

تماشاي اين فيلم اين نكته را ثابت مي كند كه او چه كارگردان بي نظيري در خلق فضا بوده است. هيولاي ناميرا يك فيلم B تمام عيار است، اما ببينيد كه چگونه برام محدوديت هاي فني اين گونه فيلم هاي را پشت سرگذشته و غناي فضايي اثرش چيزي كم از ويليام وايلر يا بيلي وايلدر در همان دوره ندارد.

احسان خوش بخت


No comments:

Post a Comment