گری کوپر
ديويد تامسن
ترجمۀ عقیل
قیومی
احسان خوشبخت - گري كوپر يكي
از بزرگترين ستارگان تاريخ سينما و شمايلي اساساً آمريكايي است. در ايران او را
براي آقاي ديدز به شهر ميرود و عشق در بعدظهر ميشناسند، به اضافۀ نيمروز
و انبوهي وسترن ديگر كه اين تصور را به وجود مي آورد كه كوپر يكي از كابويهاي
مشهور سينمايي بوده. اين فرض درست است، اما او خيلي چيزهاي ديگر هم بوده كه در اين
كتاب، ديويد تامسن، با شيطنت و طنزي كه يادآور خود فيلمهاي كوپر است، آنها را به
شيوۀ خودش بررسي كرده. تامسون حتي به كنكاشي شبه پليسي دست ميزند براي دريافتن اينكه
آيا اين اعتماد به نفس محض بود كه كوپر را كوپر كرد يا هجوي آگاهانه از شمايل خود.
چطور مردي بلندپروازي نداشت، اما چنين بلند و بالا پريد؟ مردي كه نقشهاي سخت و
خاص را نپذيرفت، و اگر پذيرفت آنها را سهل و آسان نشان داد. كوپر پدر سادهنمايي
در بازيگري بود؛ بازيگر نامريي؛ حرفهايترين نابازيگر تاريخ سينما و تنها ستارۀ
نابازيگر. مردِ مِنمِنكني كه هر جلمهاش را جوري ميگفت كه انگار براي به خاطر
آوردنش زور ميزند. مرد بلند و بالايي كه هم ميتوانست روستاييزادۀ از همه چيز بيخبر
باشد و هم مجسمهاي يوناني از سنگ مرمر كه بهترين خياطهاي اروپايي جامه بر تنش
كردهاند. تامسن هم دربارۀ پوشش روي مجسمه با شور و شوق حرف ميزند و هم دربارۀ آنچه
زير آن پنهان است.