Tuesday, 9 May 2017
6 Book Reviews (2015-2016)
Friday, 29 March 2013
Film Noir Reevaluated, Part I
Friday, 24 February 2012
Notes on Around the World with Welles
Tuesday, 14 February 2012
Welles, A Tree Filled With Birds & Shadow
Excerpts from Jean Cocteau's introduction to the Orson Welles book (André Bazin), from August 1949. It is translated to English by Gilbert Adair.
I met Orson Welles in 1936 at the end of my world tour. It was in Harlem, at his Black Macbeth, a strange and wonderful spectacle to which Glenway Westcott and Monroe Wheeler had taken me.
Orson Welles' Macbeth is a film maudit, in the noble sense of the word, such as we used it to light the beacon of the Festival at Biarritz.
The film, withdrawn by Welles from the competition in Venice and screened by Obiectif 49, in 1949, at the Salle de la Chimie, has everywhere met with the same kind of opposition. It epitomizes the character of Orson Welles, who disregards convention and whose weaknesses, to which the public clings as to a life preserver, have alone afforded him any success. Sometimes his boldness is blessed with such good fortune that the public is willing to be seduced, as, for example, in the scene from Citizen Kane when Kane wrecks the bedroom, or in that of the maze of mirrors from The Lady from Shanghai.
And yet, after the syncopated rhythm of Citizen Kane, the public expected a succession of syncopes and was disappointed by the calm beauty of The Magnificent Ambersons. It was easier for the soul to go astray in the labyrinthine penumbra taking us from the strange image of the little millionaire, not unlike Louis XIV, to the hysterics of his aunt.
Welles the student of Balzac, Welles the psychologist, Welles reconstructing old American mansions: this is what the fanatics of jazz and jitterbug found so shocking. They rediscovered Welles with the rather confused Lady from Shanghai, lost him again with The Stranger, and this roller coaster brings us to the moment when Orson Welles came from Rome to live in Paris.
Orson Welles is a kind of giant with the look of a child, a tree filled with birds and shadow, a dog that has broken its chain and lies down in the flower beds, an active idler, a wise madman, an island surrounded by people, a pupil asleep in class, a strategist who pretends to be drunk when he wants to be left in peace. He knows better than anyone how to use the apparent nonchalance of true strength to give an impression of drifting, and advances with a half-open eye. The derelict manner he sometimes affects, like some dozing bear, shields him from the cold, restless whirl of the film world. A method that made him pack his bags, leave Hollywood and allow himself to be drawn toward other company and other prospects.
Friday, 6 May 2011
Best Film Jazz Scores#3
نوازندگان عبارتند از:
ترومپتيست ها: ري لين، كنراد گوزو، پيت كاندولي
ساكسفون تنور: پلاس جانسون
ساكسفون باريتون: ديو پِل
پيانو: ري شرمن
گيتار: بارني كسل
باس: رالي بانداك
طبال: شلي مان
كونگاس: مايك پاچيكو
بونگوس: جك كوستانزو
البته همه آن ها در قطعه اي كه انتخاب كرده ام حاضر نيستند
قطعه «انعكاس» را از موسيقي متن نشاني از شر بشنويد
Wednesday, 17 November 2010
Noirmeisters, Part I: Fathers
Monday, 2 August 2010
Saturday, 24 April 2010
This Is Not the End of the World, It's Just Orson Welles!
اورسن ولز در دهه 1930 ، و پیش از روزهای سینما، کارگردان یک برنامه رادیویی ِ هفتگی ِ اقتباس از آثار ادبی (بهخصوص شکسپیر و دیکنز) بود و میلیونها آمریکایی از آن زمان به شنیدن صدای باریتون او، روایتهای تودرتو و طنز بینظیرش عادت کرده بودند. شب هالووین سال 1938، ولز برای تغییر ذائقه از متون سنگین ادبی گذشت و جنگ دنیاهای اچ جی ولز را برای کار انتخاب کرد. او حالتی مستند، درست مثل قطع ناگهانی برنامههای عادی و آمدن خبر حمله موجودات بیگانه مریخی، به برنامهاش داد و برای شنونده آن زمان چنان شیرینکاری ولز واقعی مینمود که جمعیت زیادی در کرانه شرقی آمریکا از خانههایشان وحشتزده به خیابانها ریختند. لحن گزارشی کاملاً ساختگی این فیلم از همشهری کین تا ت مثل تقلب جزیی مهم از دنیای ولز باقی ماند.
تحقیقات تازه، بر حسب آمار یکی از ایستگاههای رادیویی که برنامه از آنها پخش میشد، یعنی CBS، نشان میدهد که 6 میلیون نفر این برنامه را شنیدهاند، 1.7 میلیون نفر آن را کاملاً باور کردهاند و 1.2 میلیون حسابی ترسیدهاند، اما چندان باورشان نشده است. اگر همین نسبت را به شنوندگان سی میلیونی ایستگاه NBC تعمیم دهیم، میتوان به این نتیجه رسید که پرمخاطبترین و تأثیرگذارترین اثر ولز، در تمام عمرش، جنگ دنیاها بوده است.
روز بعد 12500 روزنامه آمریکایی شرح این واقعه را نوشتند؛ بسیاری مانند نیویورک تایمز در صفحه اولشان. حتی هیتلر اظهار نظر کرد و این واقعه را نشان سقوط و تباهی دموکراسی در آن سرزمین دانست. عجیب نیست که بعضی آمریکاییها، حمله مریخیها را حمله آلمانیها شنیده بودند، و البته به یک اندازه ترسیده بودند. این واقعه تأثیر عظیمی بر رابطه مردم و رسانهها گذاشت. وقتی در نیروی هوایی هوارد هاکس کسی پیچ رادیو را میچرخاند و خبر حمله ژاپنیها به پرل هاربر پخش میشود، یکی با لبخند میگوید که «باز برنامه اورسن ولز رو گرفتی!»
میتوانید اجرای اصل و کامل این برنامه رادیویی را در اینجا بشنوید: