مامان (زاويه دولان، كانادا): دولان
اميد تازه سينماي فرانسه زبان است و صورتاش كه براي مجلههاي مد هم كارآيي دارد
تازه روي جلد شماره اكتبر كايه دوسينما جا خوش كرده. اما مامان كه ميتوان
آن را امتداد مضامين اولين فيلم بلند دولان، مادرم را كشتم (2009)، دانست،
يك عقبگرد براي فيلمساز 25 ساله محسوب ميشود و دنياي هيستريك دولان با زنان قوي
و جذابش و قاب سينمايي مضحك ( با نسبت يك به يك) به اپيزودي از سريالي آبكي شبيه
است. اما اگر از آن طرف فرانسوا ازن اساساً بياستعداد با دوست دختر تازه يكي
از نمايندگان سينماي فرانسه زبان شده باشد، عجيب نيست كه ببينيم فرانسويها تا اين
اندازه از بال و پر گرفتن دولان سر ذوق آمدهاند.
كلي و كل (جن مكگوان، آمريكا): بازگشت
جوليت لوييس با شخصيتي كه انگار امتداد شخصيت قاتلين مادرزاد اوست كه حالا
به همسري خانهدار در خانهاي حومهاي تبديل شده است. هر از گاهي چيزي، مثل يك
نوار كاست يا يك عكس، او را به ياد زندگي آزاد و بيقيد گذشتهاش مياندازد.
آشنايياش با تينايجري معلول در محله، زندگي هردويشان را عوض كند. چند فيلمي از
سالهاي اخير سعي كردهاند دنياي معلولان را از چشماندازي فرويدي نگاه كنند. هنوز
هيچ نتيجه درخشاني از اين نوع سينما بيرون نيامده و اين فيلم هم استثنايي در اين زمينه
محسوب نميشود. اما مشكل اصلي اين است كه فيلم نهايتاً به تأييد ارزشهاي طبقه
متوسط آمريكايي – زن خانهدار/مادر بيدردسر– دست ميزند.
دختر (عافيه ناتانيل، پاكستان): فيلمي
آماتوري كه حاوي نوعي تعليق طبيعي و مطبوع است. در اين اولين ساختۀ فيلمساز زن
پاكستاني ريش سفيد يك قوم براي خاتمه دادن به مخاصمه طولاني بين دو قبيله قول ميدهد
كه دختر نه سالهاش را به ازدواج ريش سفيد شصت-هفتاد سالۀ قوم ديگر دربياورد، اما
روز عروسي مادر دختر فرزندش را ميدزدد و فرار ميكند. در راه مناطق كوهستاني
پاكستان يك راننده كاميون به او و دخترش كمك ميكند، اما اين گريز عاقبتي تراژيك
دارد. به جز اين كه مناطق شمالي پاكستان شباهت زيادي به چشماندازهاي ايران دارد،
به نظر ميرسد اين نوع خام از سينماي شبهنئوراليستي ديجيتال بيشتر از ايران به
كشورهاي دور و بر ارسال شده تا از سرمنشاءهاي اروپايي آن.
دختري دم در (جولاي جونگ، كره جنوبي):
پليسي زن از سئول به روستايي تبعيد ميشود تا كلانتري محلي را بگرداند و در آنجا
دختري را ميبيند كه با لباسهاي كثيف و بدن كبود در كنار جاده سرگردان است.
كنجكاوياش كمي بعد او را به اينجا ميرساند كه پدر دختر او را كتك ميزند و اين
پدر كه روابط خوبي با پليس محلي دارد در كسب و كارش از مهاجران غيرقانوني استفاده
ميكند. پليس زن با او سرشاخ ميشود و بهايي سنگين براي اين مداخله در فساد مناطق
دورافتاده ميپردازد. داستان با چند شوك همراه است كه مخصوص جسارتهاي جنسي سينماي
كره جنوبي است و پاياني دارد به شدت مسألهدار.
No comments:
Post a Comment