گفتوگوي
كريستوفر ويكينگ و بري پتيسن با آنتوني مان، 65- 1964
مثل اديپ يا آنتيگون
نظرتان
دربارة وسترن چيست؟
فكر
ميكنم دليل اينكه وسترن محبوبترين و پايدارترين ژانر است، در آزادي عملي است كه
در مناظر طبيعي و در خلق هيجان به آدمها ميدهد. فرمي بدوي است، با قواعد مشخصنشده؛
هر كاري بخواهيد ميتوانيد با آن انجام دهيد. كيفيت بصري مطلوبي دارد. هرجور
شخصيتي كه بخواهيد در آن هست؛ خشونت، هر چيز مورد نيازتان، گسترهاي از تمام
احساسات، لذت تجربههاي ناكرده و بيرون استوديو. وسترن افسانه است و افسانه بهترين
شكل سينما را ميسازد. چيزي است كه تخيل را به شور مي آورد ــ آنچه مردم عاشقانه
دوست دارند. آنها نميخواهند بگويند كه «اَه اينو خودم ميدونم!»؛ آنها فقط
احتياج دارند كه چيزي را احساس كنند، افسانه تصويري از شخصيتهاي وراي زندگي
روزمرهشان است. وسترن آدم را از چيزهاي دستوپاگير و قواعد رها ميكند. چهطور يك
سرخپوست زندگي ميكند؟ چهطوري در دشتها ميتازد؟ يك مرد چهگونه وارد بار ميشود
و به كسي شليك ميكند؟ اينها ديگر اتفاق نميافتد. وسترن حالا در جريان نيست، اما
روحي است كه نوعي از آزادي و تحرك را در خود دارد و براي هميشه در ذهن بيننده حبس
ميشود. مردم ميگويند: «اي كاش آنوقتها زندگي ميكرديم ــ شگفتانگيز نيست كه
آنوقتها چهقدر حرفهاي بودند؟ رؤياهايشان چه بود؟ چه ميكردند؟».