Tuesday, 31 December 2013
Sunday, 29 December 2013
Reports From Edinburgh IFF '13, Part III
بخش سوم از گزارش فستيوال بينالمللي فيلم ادينبورو، اسكاتلند،
29 خرداد تا 9 تير 1392
فيلمهايي كه
شنيدم
احسان خوشبخت
بخش اول اينجا
بخش دوم اينجا
در حال حاضر
به دلايل كاملاً بديهي، كه بخشي از آن به بياعتمادي به روايت خطي برميگردد،
هرگونه فيلمي كه از الف به ب و بعد به پ و به همين ترتيب تا حرف ي برود بسيار
مشكوك مينمايد. از آن مشكوكتر تنبلي ذهنيِ عام است كه ميخواهد با تقسيم سينما
به سالنِ فيلمهاي داستاني، مستند، تجربي يا كودكان مرزهاي گچيِ سادهانگارانهاي
روي زمين ترسيم كند و از ما بخواهد هنگام گذر از هر كدام به ديگري حواسمان جمع
باشد. آيا دامي جيم مستند است يا داستاني؟ لوياتان چطور؟ لوكاس
عجيب در كدام دسته قرار ميگيرد؟ واقعاً چه اهميتي دارد؟ آيا در حال حاضر با
سؤالهاي مهمتري در سينما مواجه نيستيم؟
حتي وقتي
ظاهراً چارچوب اثر سينمايي تا حدود زيادي مشخص شده است، مثل ثانیههای سربی
(سید رضا رضوی) كه دربارۀ واقعهاي تاريخي ساخته شده، شخصيتهاي جلوي دوربين واقعياند
و يكي از آنها شاهد عيني كشتار انقلابيون در ميدان ژاله بوده، باز هم فيلمساز ميتواند
به شكلي هوشمندانه و فريبنده بيننده را غافلگير كند. رضوي يك واقعۀ تاريخي و
تراژيك را به بهانهاي قرار داده براي كنكاش دربارۀ خود سينما، دستگاه حقيقتيابِ
درون پروژكتورِ فيلم و سینهفیلیا در ایران. [عكس بالا]
Saturday, 28 December 2013
Reports From Edinburgh IFF '13, Part II
بخش دوم از گزارش
فستيوال بينالمللي فيلم ادينبورو، اسكاتلند، 29 خرداد تا 9 تير 1392
فيلمهايي كه شنيدم
احسان خوشبخت
در مفهوم برسونياش، وقتي صدا و تصوير
قرار نيست مكمل هم باشند بلكه هر كدام عنصري قائم به ذاتند و نقشي يكسان در ساختار
سينمايي دارند، فيلم سياه و سفيد يونانيِ لذت (الياس جياناكاكيس، 2012) [عكس بالا] نمونهاي متأخر است. نه فقط براي اين كه داستان زني كه نوزادي را ميدزدد و بهتر
از مادر واقعياش از او نگهداري ميكند و حتي براي حفط جانِ كودكْ مرد مهاجمي را
ميكشد به شيوهاي برسوني و با سكونها، قابهاي خالي و بازيهاي ماكتوار و
فيگوراتيو ساخته شده، بلكه به اين خاطر كه در آن شنيدني شنيده ميشد و ديدني ديده
ميشد. سينماي غيرقابل تحمل (مثل فيلم ترسناك تازۀ جيمز وان،The
Conjuring،كه در فستيوال
بود) سينمايي است كه در آن دري بسته ميشود و همزمان صداي به هم خوردن در شنيده
ميشود. سينماي لذت سينمايي است كه يا در را ميبينيم و صداي زني كه آه ميكشد
را ميشنويم، يا صداي در را ميشنويم و تصوير زني را ميبينيم كه با حسرت و دريغ
به آن نگاه ميكند.
و اين نكات فني قرار نيست نمايش
توانايي تكنيكي يك فيلمساز باشد و نوهي مچانداختنِ زيباييشناسي، بلكه مقصود
حصول به آگاهيِ آني دربارۀ يك موقعيت انساني است، مثل موقعيت به هم ريختۀ يونان
امروز كه از تك تك تصاوير فيلم جياناكاكيس ميتوان آن را بازشناخت.
Wednesday, 25 December 2013
Reports From Edinburgh IFF '13, Part I
گزارش فستيوال بينالمللي فيلم
ادينبورو، اسكاتلند، 29 خرداد تا 9 تير 1392
فيلمهايي كه شنيدم
احسان خوشبخت
فستيوال فيلم عبارتست از وحدتِ بين فضاي
واقعي (جهانِ خارج از پرده) و زمان واقعي (آنچه رو ساعت مچي يا موبايلتان ميبينيد)
كه براي دورهاي مشخص، محدود و فشرده توسط سينما كنترل و هدايت شود. در اين نمونه – فستيوال بينالمللي فيلم ادينبورو – اين فضا شهر ادينبوروست و اين زمان، به جز طول مدت خود
فستيوال يا طول مدت اقامت بازديد كننده، زمانِ فيلمها و دورههاي تاريخي آنها كه
با شهر دست به دست هم ميدهند و تجربۀ سينمايي را به مينياتوري از زندگي بدل ميكنند.
در اين آزمون نه فقط فيلمهاي زيادي براي دورهاي فشرده در سينما و در بهترين
شرايط ممكن (نسخههاي تازه، تماشاگران منضبط و حساس، سالنهاي سينماي مقبول) ديده
ميشوند، بلكه مجموعه اين فيلمها ايندكسي از مسائل روز در اختيار بيننده ميگذارد
و سرفصلها را طرح ميكند. اما از هردوي اين امتيازها مهمتر همان پيوند فيلمها
با فضاست. آن درهمتنيدگي شهر و تجربۀ زيستن با فيلم ديدن؛ وقتي كه عمل فيلم ديدن
به خود زندگي بدل ميشود.
Tuesday, 24 December 2013
Subscribe to:
Posts (Atom)